نامه هنرمند گرامی آقای افشین ذاکری به خارکیان
....................................................................................................................
بنام يزدان پاک
با سلام ، والا از کجا آغاز کنم؟ هر سايتي که تاسيس ميگردد از همان نخست اعلام ميکند که من آمده ام تا يک جبهه اي را تاسيس کنم و در اينجا شاهد درگيري افراد باشم. همانگونه که مشخص است کساني که از اين سايتها پيروي ميکنند افرادي هستند که راه خود را در هنر پيدا نکردند و ناگزير به اينجا پناه آورده اند .اينها خود نميدانند که براي چه و سنگ چه کسي را به سينه ميزنند ؟ ماشالله ريش سفيدهايمان هم که نگو . از آب گل آلود ماهيگيري را در فصلش يا خارج از فصل شروع ميکنند.
بجاي اينکه ميان دار باشند و تفرقه هارا ريشه کن نمايند ؛ خود ريشه ي تفرقه را در زمين ميکارند و از اينکه جوانان هنرمند و سازنده ي آينده ي انجمن با هم ميجنگند ؛ لذت ميبرند.خطاب بنده به شما استاد گرامي آقاي رواساني عزيز ميباشد . همانگونه که مستحضريد بنده به حضرتعالي ارادتمندم آنهم به دليل هنرمند بودن جنابعالي و پيشکسوت بودنتان.شما با نامه نگاري هاي پوچ و ضد ارزش و سر تا سر جبهه گيري در واقع شعار خود را که همان آويزان نبودن است زير سوال ميبريد. سياست انگليسي .به قول خودتان ??-?? تومان چيست که اينقدر آن را تکرار ميکنيد ؟ در واقع سهم شما از هنر چيست؟ حضرتعالي و ديگر بزرگان ميبايست مانع جلوگيري و اينگونه سوءاستفاده ها در انجمن شويد .تازه لذت هم ميبرد؟ کجاست آن بي نيازي از دنيا که مدام از آن دم ميزنيد؟ تمام نامه از کلمه ي نخست تا نقطه ي آخر گواه بر نياز مند بودن شما از دنياست.نگذاريد بيش از اين محبوبيتان زير سوال برود . که تمامي نامه نشانگر تخريب محبوبيت حضرتعالي است.
چه اشکالي دارد که انسان همواره قبل از دست بکار شدن در هر کاري نخست مقداري تامل نمايد؟ (سخن مولاي متقيان ) . خوب خاطرم هست که استاد رواساني از همان سال هاي جواني خود چه کينه اي نسبت به استاد اميرخاني داشتند. در همه جا تلاش ميکردند که ايشانرا ( استاد امير خاني ) خراب کنند . ولي غافل از اينکه اگر خداوندنخواهد هيچ سيبي از درخت نمي افتد.همگي شما عزيزان از خاطرتان فراموش شده که ملکي پور چه کارها با استاد ساعتچي نکرد و بر سر ايشان با نقشه هاي از پيش طراحي شده چه بلا ها که نياورد.که خداوند بر همه چيز آگاه است.امتحانات را باطل اعلام نمود .انرژي هارا از بين برد . هنرجويان را بي هدف کرد.وقتها را کشت و در نتيجه صدها نفر هنرجورا کاري کرد که نه تنها از انجمن ؛ بلکه از خط و جماعت خطاط حالشان بد ميشود.جناب ملکي پور خاطرتان هست که در آن سال چه کرديد؟يادتان هست که در آن جلسه ? نفره که بنده براي انجام ? امر ضروري به دفتر شما آمدم ؛ شما تقريبا ? ساعت تمام از خودتان تعريف و تمجيد کرديد؟ که من با ساعتچي اين کردم و آن کردم؟ درها را قفل کردم ، از انجمن به بيرونش انداختم .ساعتچي مبالغ نامه ها را بر ميداشت و ...که من حوزوي هستم و دروس خود را خوب بلدم و من من من من . در آخر بنده بدون اينکه کا رم انجام شود و از فرط خستگي و با وجود اينکه ساعت ها وقتم از بين رفته بود و با کلي سر درد روانه منزل شدم . انگار که آمده بودم تا اين حرفهاي صد تا يک غاز شما را گوش بدهم.يادتان هست ميگفتيد : فقط امضاي استاد اميرخاني ملاک است و لا غير ؟حالا چه شده که جنابان استادان خروش و اخوين عزيز شده اند ؟ بي شک که براي هر کسي تاريخ مصرف قرار داده اي . که انسان با هوش اين را درک ميکند .نمونه ي بارزش استاد احدپور که با چه وعده هايي با اعتبارش بازي کرديد؟ حالا هم بدون در نظر گرفتن اساسنامه در جهت پيشبرد اهداف خود دست به هر کاري زده ايد و شريک جرم هم ميگيرد . از خاطرتان رفته بنده براي اولين مرتبه که در امتحانات ممتاز سال ???? قبول شدم ؛ شما به خاطر يک انسان بي هنر ( آقاي عباس آيينه ) چگونه حق بنده را پايمال نموديد؟ چرا که بايد در آنجا من متوجه ميشدم که آقاي آيينه به چه دليل ? مرتبه ورقه امتحاني گرفته اند ؟ چون بنده در نزديکي ايشان نشسته بودم.خدا از تو نگذارد .در آن سالي هم که امتحانات را مردود اعلام نموديد ؛ باز هم بنده در آنجا قرباني شدم . ولي من از شما باهوشتر بوده و مدرک آن امتحان را گرفتم.اي از خدا بي خبر .
ولي باز هم من براي سومين و آخرين مرتبه امتحان دادم و قبول شدم.اگر خداوندنخواهد هيچ سيبي از درخت نمي افتد. حالا اگر شما بجاي بنده بوديد حتما کله بنده را جلوي خوشنويسان و با يک مراسم قرباني ؛ گوش تا گوش ميبرديد.نه؟ جناب استاد رواساني : استادي حضرتعالي را بارها و بارها استاد اميرخاني تاکيد فرموده اند ، بنده به شما و استاد بودنتان و از زبر دست بودنتان ايمان دارم و احترام قائلم ولي اين دليلي بر خاموشي بنده از بي احترامي هاي مکررتان نسبت به استاد نميباشد .حضرتعالي بجاي اينکه در سازمان جنگ عضو شويد چرا در سازمان صلح عضو نميشويد؟ و در اين ميان بايد آشتي را به پادشاهي برسانيد و از همه زشت تر با جوانان همکاري نموده و با آنها بازيهاي بچه گانه ميکنيد.پس کجاست آنهمه کتابت؟اي واي که درد آور است . فردا تاريخ چه مينويسد ؟ گوييا باور نميداريد روز داوري ؟ اين نشانه ي آويزان شدن نيست؟ به چه کسي و با چه قيمتي آويزان ميشويد ؟ به کسي که خود ميداند تکليفش معلوم است و تازه مقام استادي هم به وي ميچسبانيد و از همه بدتر اينکه نام مولايمان را هم با خود آويزان مي نماييد .سبب تمام مشکلات در انجمن ؛ فقط و فقط شما ريش سفيدان هستيد . اين آقاي ملکيپور به اساتيد خود رحم نکرد به شما چگونه رحم خواهد کرد ؛من که هيچ شما هم نميدانيد. دليل آجر شدن نان دوست عزيزم آقاي مهرداد چيت ساز و آقاي مهديخاني و سبب مرگ استاد شهيد مهديزاده همين آقايان بودند که تازه مدتي پيش با همسر ايشان تماس ميگيرند و وعده ميدهند .که همسر بزرگوار ايشان با روح بزرگي که دارند تمام نقشه هاي اينها را بر آب ميکنند.خوب از چه کسي دفاع ميکنيد؟ اينها همان خوارجي هستند که قرآن را از حفظ بودند ولي ما هيچ کسي را با مولايمان مقايسه نميکنيم.آقايان ريش سفيد سخنم با شماست :شما هر کدام چندين سال از خداي بزرگ عمر گرفته يد و چندين سال است که قلم به دست هستيد و فکر ميکنيد چند سال ديگر از عمرتان باقي مانده است ؟که اين قافله ي عمر عجب ميگذرد.که قلاب بر مردابي انداخته ايد که به غير از کرم و...چيز ديگري نصيبتان نخواهد گرديد.خنده آور اين است که اگر از يکا يک شما بزرگواران سوال شود که شاگردي ي کدام استاد بزرگ را کرده ايد بي ترديد پاسخ ميدهيد : استاد سيد حسن ؛ استاد سيد حسين ، اساتيد بزرگوار کاوه و ...
کدامين اخلاق و خصوصيات آنها را به ميراث برده ايد ؟ که به خداوندي خدا اگر آنها زنده بودند از تاسيس انجمن ابراز پشيموني ميکردند .بوي لجن و گند تمام انجمن را فرا گرفته و هيچ يک از شما عزيزان اين بوي بد را حس نميکنيد. نوبت به شما هم ميرسد و آن وقت ديگر دير است و در باتلاق ملکي پور خفه شده ايد.خدا وند به طور صريح در قرآن ميفرمايند : يادتان رفته که روزي را ما ميدهيم چرا از غير من طلب ميکنيد؟ آقاي استاد رواساني چرا به اينهمه سوابق و اينهمه دست نوشته و محبوبيت لگد ميزنيد؟ اين آقا با عوامل خود چند وقت ديگر به بيرون پرتاب خواهند شد البته با بي آبرويي تمام.آنوقت نامه فدايت شوم براي چه کسي مينويسيد؟و براي چه ؟ با استادتان چه کرد؟ بارک الله به غيرت و ... که با وجود اين همه فحاشي و هتک حرمت باز هم از او ستايش ميکنيد و به راحتي از او ميگذريد . يک سوال : در مقابل بي احترامي به پدرتان هم همينگونه اقدام ميکنيد ؟ بخاطر ? متر از خاک اين کره زمين که همگي ما از آن به يک اندازه و از پارچه هم باز به يک اندازه ميبريم.که انصافا اين دنيا ارزشي ندارد .فقط شعار ندهيم . در آخر از شما بخاطر جسارتم ميخواهم که عفو بنماييد که عقيده من از پرداختن به خوشنويسي صرفا خود خط نبوده بلکه ؛ نگرش سازندگي از طريق آن برايم عميق تر است. چون نميتوانم اجازه دهم که يک نفر ممتاز انجمن که خود را استاد مينامد اينگونه با دغل و چند رنگي مهر بد نامي به انجمن بچسباند و اينگونه شما اساتيد بزرگوار را به بازي در بياورد . که با جانب داري شما ايشان در آنجا تنفس ميکند.
افشين ذاکري
....................................................................................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید