از مرکب قهوهاي شيرازي تا درشتترين نستعليقهاي خاورميانه
" گفتگوی خبرنگار ایلنا با استاد علی شیرازی "
................................................................................................................
..............................................................................................................
استاد علي شيرازي، هنرمند نقاشي خط ايران با فروش 21 اثر تازهاش در روز افتتاحيه نمايشگاهش، «شکوه نستعليق» در گالري شيرين، بار ديگر خبر ساز شد.
به گزارش خبرنگار ايلنا استاد علي شيرازي درباره حضورش در عرصه نقاشي خط پس از سه دهه استادي در خوشنويسي سنتي گفت: 30 سال در نستعليق سنتي زواياي ناشناخته اين خط کهن را واکاوي کردم و از سال 1375 از آن وادي به خط نقاشي پاي گذاشتم، تجاربي در زمينه نقاشي و شناخت رنگها و نيز گرافيک داشتم و دلم ميخواست با تلفيق اين دانش و تجربه، فضاهايي تازه در خط نقاشي را ترسيم کنم.
وي ادامه داد: نخستين نمايشگاه خط نقاشيام را سال 1375 در گالري برگ برپا کردم در افتتاحيه آن نمايشگاه استاد محمد احصايي (که معمولا در چنين مراسمهايي حضور نمييابند) تشريف آوردند و آنقدر از آثار ابراز رضايت نمودند که سه روز بعد به اتفاق اساتيد پرويز کلانتري، غلامحسين نامي بار ديگر از آنها ديدن نمودند و بسيار تشويقم کردند که به اين راه ادامه دهم.
همان سال مجموعهاي از نقاشي خطهايم با عنوان «قاصدک» را منتشر کردم که شامل خط نقاشي شعرهاي نوي اساتيد نيما، سهراب و اخوان بود. در واقع روح خوشنويسي سنتي چنان است که امکان تحرير شعرهاي نو کمتر مهياست و به همين سبب محتواي خوشنويسي سنتي هميشه شعرهاي کهنه بود اما من به لطف همنشيني رنگ، فرم و خط در خط نقاشي توانستم اين کار نو را انجام دهم.
استاد شيرازي در پاسخ به سوالي درباره درشت نويسيهايش گفت: «من را به نستعليق جلي (نستعليق درشت) ميشناسند، حتي در خوشنويسي سنتي هم هميشه درشت نويسي کردهام کما اينکه 200 تابلويي که موزه امام علي (ع) از آثارم در گنجينهاش دارد همگي 90×120 سانتي متراند که براي خوشنويسي سنتي ابعاد بسيار بزرگ ارزيابي ميشوند. همين روند را درخط نقاشيهايم ادامه دادهام. براي روشنتر شدن مطلب ذکر اين نکته تاريخي را خالي از لطف نميدانم که شايد آخرين درشت نويسيها در خوشنويسي سنتي به دو سه قرن پيش باز گردد و از آن پس ديگر هيچ خوشنويسي صاحب نامي قلم درشت بدست نگرفت لذا هر چه خوشنويس ماندگار ميشناسيم همگي ريز نويس هستند. حوالي سال 1360 در اصفهان نمايشگاهي برگزار کردم و براي نخستين بار خوشنويسيهايي با قلم درشت ارائه دادم که آن روزگاران برخي اساتيد آن را تاييد نکردند آنها يک ضرب خط درشت نوشتن را مشکل و غير ممکن ميدانستند. اما من به اين شيوه ايمان داشتم و به اين گونه خوشنويسي با اصرار ايستادگي کردم بعدها از سالهاي مياني دهه 70 شمسي درشت نويسي چنان فراگير شد که در تمام نمايشگاههاي خوشنويسي سنتي هم آثاري با قلم درشت ارائه ميدادند اين روزها که ديگر اين گونه خطاطي بسيار هم معمول است.»
استاد علی شيرازي درباره سختيها و موهبتهاي درشت نويسي در خوشنويسي گفت: «در ريز نويسي، مرکبي که اطراف قلم هست به صورت طبيعي برخي ايرادهاي احتمالي خط را پر ميکند اما در خط درشت همه وظايف و قواعدي که بايد رعايت شود، آگرانديسمان ميشود و تبحر هنرمند در معرض قضاوت جدي تري قرار ميگيرد اما از ديگرسو در اين درشت نويسيها من توانستهام کرشمهها و توانمنديهاي نستعليق را بروز دهم. اين روزها تابلوهاي بزرگ 300×200 خط نقاشيام جلوهاي حماسهاي به خط پارسي داده است و اگر اروپاييها و اعراب همزمان اين آثار را ميپسندند و ميخرند به سبب طنازيها و جلوه گريهاي بصري خط پارسي ست که در اين وسعت بزرگ قدرتش را بر مخاطب ديکته ميکند.»
استاد شيرازي که در منطقه خاورميانه به عنوان «ملک نستعليق جلي» شناخته ميشود درباره تفاوتهاي خوشنويسي سنتي و خط نقاشي گفت: «خوشنويسي سنتي همچنان خط کاربردي است به رغم رويکردهاي هنري که در ساليان متمادي بر خوشنويسي سنتي افزوده شده اما همچنان اين خوشنويسي براي ارائه قابل خوانش يک متن است در اين ميان البته «سياه مشق» به جهت اهميت فرم، اندکي از کاربردي بودن فاصله گرفته است اما در خط نقاشي به کل هدف ارائه بصري زيباشناختي از خط است. کمااينکه برخي خط نقاشيها اصلا کلمه خاص را بازتاب نميدهند وگاه فرم يک حرف را دستمايه خود قرار ميدهند.
وي در پاسخ به سوالي درباره رنگهايي که در خط نقاشيهايش به کار ميبرد گفت: «منزاده روستاي آبسرد شيرازم و از همان کودکي فريفته رنگها بودم و به حتم يکي از دلايل عبورم از خوشنويسي سنتي و ورود به خط نقاشي، لذت بردن از رنگ و اشتياقم براي بهره گيري از رنگ بود. من حتي در خوشنويسي سنتي که همه چيز در مرکب سياه و سفيدي کاغذ خلاصه ميشود به قهوهاي خاصي پناه بردم که دايره رنگي در آثارم پديد آورم که دايره رنگي در آثارم پديد آوردم، لابد آشنايان به خوشنويسي خبر دارند که سالهاست در بازار نوشت افزار هنري، مرکبي قهوهاي رنگ عرضه ميشود که بدان «مرکب شيرازي» اطلاق ميکنند، اين مرکب را من با ترکيبات خاص پديد آوردم و در اختيار يک توليد کننده قرار دادم که خوشبختانه با استقبال مواجه شد. بنا بر همين اشتياقم به رنگ، همه خط نقاشيهايم از رنگهاي با ثبات در توناليتههاي بسيار متفاوت بهره ميبرند.»
استاد علی شيرازي که بعد از سالها توفيق در نمايشگاههاي خارجي، آبان گذشته براي نخستين بار در کريستيز دوبي حاضر بود و اثرش با وجود بحران اقتصادي 22 هزار و 500 دلار به فروش رسيد درباره چرايي علاقه اعراب و حتي کشورهاي اروپايي از خط نقاشي ايراني گفت: «استقبال از خط نقاشي ايراني نزد اعراب ريشه در اشتراکات فرهنگيمان دارد. خط مشترک کارکردي مثل زبان مشترک دارد و از اين حيث اعراب با اين آثار همذات پنداري بيشتري ميکنند. علاوه بر آنها، جهانيان از اعتبار فرهنگ ايراني با خبرند، قدمت و قدرت فرهنگ و هنر آنقدر والا و بالاست که آنها کمترين ادعايي دربارهاش ندارند، خط نقاشي را ميراث دار آن تمدن و پيشينه کهن ميدانند. در نمايشگاهي که فروردين گذشته در «توتال آرت دوبي» نزد داريوش زندي داشتم وزير هنر امارات، عبدالرحمن الاويس، دکتر محمد المر که از نخبگان آنجاست و ويليام رابينسون که رييس بخش اسلاميک آرت کريستيز بود جداگانه و به صورت غير رسمي از آثارم ديدن کردند. اين اهميت هنر ايران را تداعي ميکند آنها ميدانند 500 سال پيش خطاطي به نام «مير علي هروي» در ايران خوشنويسي ميکرد که حتي همين امروز هم تمام موزههاي معتبر دنيا از کشف تحليل زيباييشناختي آن عاجزند.»
استادعلي شيرازي در مورد فروش آثارش در بازارهاي داخلي و خارجي گفت: فروش آثارمن و هر هنرمند ديگري در داخل کشور بازگو کننده هويت يک بازار زنده داخلي است که نويد بخش و اميد وار کننده است البته خدا را شکر به گواه آگاهان در اين زمينه من هيچگاه در زمينه فروش آثارم مشکلي نداشتم و حتي با پيشنهادات بسيار از سوي کشورهاي اروپايي مواجهم اما به شخصه بازار داخلي را حتي از بازارهاي خارجي بيشتر دوست دارم زيرا فروش کار در سرزمين مادري موجبات پديد آمدن رونق اقتصادي و پيوندهاي عاطفي و مراودات فرهنگي تازه ميشود اما فروش کار در خارج از کشور معمولا سرنوشت اثر را با ابهام رو به رو ميسازد. اما در عين حال همه ميدانيم که اگر حراجهاي بين المللي و فروش خارجي نبودند، گسترش هنر ايران و بازشناسي آن توسط جهانيان ممکن نبود. اگر امروز شاخ و برگ هنر ايران مرزهاي جغرافيايي را در نورديده و به موازاتش هنرمندان بسياري در داخل امکان امرار معاش از راه هنر را يافتهاند مرهون حراجها و فروشهاي خارجي است. بزرگاني نظير تناولي و احصايي راههايي را گشودند که هنر ايران را از فضاي گلخانه اياش نجات داد. اين هنرمندان با آثارشان هواي تازه براي هنر ايران آوردند اما در عين حال با وجود فروش همه آثارم هميشه دل نگران همه هنرمنداني هستم که متاسفانه در امر فروش آثارشان با مشکل رو به رويند. ابراز اميدواري ميکنم که بازار داخلي هنرمان به چنان قدرتي برسد که همه هنرمندان شايستهمان که شمارشان بسيار هم هست از اين لحاظ مشکلي احساس نکنند.
نمايشگاه «شکوه نستعليق» علي شيرازي تا سوم اسفند در گالري شيرين داير است و علاقمندان ميتوانند همه روزه از ساعت 11 صبح تا 8 بعد از ظهر از اين آثار واقع در خيابان ولنجک، کوچه هجدهم، شماره 9 ديدن كنند.
...........................................................................................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید