سالروز وفات یار وفادار پیامبر اکرم ، ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها تسلیت باد
............................
.................................
حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت
سخن از خدیجه ، سخن از یک دنیا عظمت و پایداری و استقامت درراه هدف است . به حق قلمفرسایی در باره کسی که خداوند بر اوسلام و درود فرستاد ، بسی مشکل است . اما به مصداق «مالا یدرک کله لا یترک کله ،» به بررسی گوشه هایی از شخصیت و زندگی این بزرگ بانو می پردازیم :
ولادت و خانواده
خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانوادهای کهخدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت خانوادگی و نسبت های خویشاوندی ، در شمار بزرگترین قبیله های عرب جای داشت . این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگی و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند . پدرش خویلد بن اسد قریشی نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .
اخلاق خدیجه (س)
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقی و پذیرایی های شایان بسیار معروف بود و بدین جهت زنان مکه به وی حسد میورزیدند .
دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقی زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کفو خوبی برای پیامبر (ص) بود . بی تردید میتوان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقی سبب شد تا خدیجه برای همسری پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او برای پیامبراکرم (ص) یاوری صادق بود .
خدیجه در دوران جاهلیت
حضرت خدیجه علیهاالسلام در دوران جوانی با تشکیل کاروانهای تجاری به کسب درآمد پرداخت. وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود.
تاریخ نگاران، بارها از او با عنوانهایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل»ییاد کردهاند. حضرت خدیجه علیهاالسلام یکی از ثروتمندترین مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناهگاه نیازمندان بود. کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاکدامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود. لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان دهنده جایگاه او در میان مردم است.
آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟
معروف است که حضرت قبل از ازدواج با پيامبر صلي الله عليه و آله دو مرتبه ازدواج نمودهاند.
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولی مورد تایید همگان نیست . جمعی از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; برای مثال «ابوالقاسم کوفی» ، «احمد بلاذری» ، «علم الهدی» ، (سیدمرتضی) در کتاب «شافی» و «شیخ طوسی» در «تلخیص شافی» آشکارا میگویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه مجلسی نیز تایید کرده است . او مینویسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه بودند .
برخی از معاصران نیز چنین ادعا کردهاند و برای اثبات ادعای خود کتاب هایی نوشته اند .
آشنایی با حضرت محمد (ص)
فضایل اخلاقی خدیجه ، بسیاری از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وی میانداخت . ولی خاطرات همسر پیشین به ویاجازه نمیداد شوهری دیگر انتخاب کند . تا اینکه با مقاماتمعنوی حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامی که برای تجارت همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتی که از ویدیده بودند ، برای خدیجه نقل کردند . خدیجه فریفته اخلاق و کمال و مقامات معنوی پیامبر (ص) شد . البته او از یکی ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علمای بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار میرفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبی شنیده بود . همه این عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسری خودانتخاب کند .
ازدواج خدیجه
زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت محمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل میکند . هرچند بعضی از مورخان اهل سنت سعی میکنند این سخن را رد کنند ; چون راوی آن محمد بن صائب کلبی از شیعیان است وآنها او را ضعیف میدانند .
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوی او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خودرا فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .
در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به آنها چنین تبریک گفت :
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد
تزوج تخیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد ؟
و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فی اقرب موعد
اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد
گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردی . چه کسی در میان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسی است که حضرت عیسی و موسی به آمدنش بشارت داده اند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند .
رسولی که سر از بطحاء (مکه) در میآورد و او هدایت کننده وهدایت شونده است .
احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه
احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .
خصال خدیجه (س)
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار میرود . او اولین زنی بود که به اسلام گروید ; چنان که علی بن ابیطالب (ع) اولین مردی بود که اسلام آورد . اولین زنی که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانی روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه مند به معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود . همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .
خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» میگفتند . از نظر عقل و زیرکی نیزبرتری فوق العاده ای داشت و مهمتر اینکه حتی قبل از اسلام وی را«طاهره» و «مبارکه» و «سیده زنان» میخواندند .
جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) میکشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه های نبوت میشد . اشعار فصیح و پر معنای وی در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت میکند .
نمونهای از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :
فلواننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره
فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره
اگر تمام نعمتهای دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم به چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیت خدیجه این است که او دارای شم اقتصادی و روح بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .
البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیانآن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) میفرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»
چه میتوان گفت در شان کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ میخوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیتهای ایشان محزون و آزرده میشدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمیکرد مگر یاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را میدید مسرور میشد»
ذهبی میگوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله زنان کامل ، عاقل ، والا ، پایبند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا میگفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح میداد و از او بسیار تجلیل میکرد. به حدی که عایشه میگفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .
درود خدا بر خدیجه
خدیجه کبری چنان مقام والایی داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتی از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل فرمود : «آیا حاجتی داری ؟»
جبرئیل عرض کرد : خواسته ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی»
در روایتی دیگر میخوانیم : روزی خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به صورت مردی با وی رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمیتوانست بگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمیبرد . او میترسید این مرد از کسانی باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتی که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خدا تو را سلام برسانم .»
نقش خدیجه در پیشبرد اسلام
وقتی حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال خویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند . تا جایی که هنگام ارتحال ، پارچه ای برای کفن نداشت .
ابن اسحاق جملهای در شان خدیجه دارد که گویای همکاری وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او میگوید : «خدیجه یاور صادق و با وفایی برای پیامبر (ص) بود و مصیبتها در پی رحلت خدیجه و ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد .»
گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدی بلند و مستحکم بودند .
این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلی (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکاری و صداقت خدیجه پرده بر میدارد .
وصیت خدیجه
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود : ای خدیجه ، «اما علمت ان اللهقد زوجنی معک فی الجنه» ; آیا میدانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیماری خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهی کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی . در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسی به صورتش سیلی بزند . مبادا کسی بر اوفریاد بکشد . مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد .
اما وصیت سوم را شرم میکنم برایت بگویم . آن را به فاطمه عرض میکنم تا او برایت بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم میگوید : من از قبر در هراسم ; از تو میخواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی ، کفن کنی .»
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسول الله ، خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید : «ایشان اموالشرا در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم .»
مقام خدیجه در بهشت
از فضیلتهای حضرت خدیجه علیهاالسلام ، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم صلی الله علیه وآله نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت میداد و میفرمود: «در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمیبینی.» امام صادق علیهالسلام نیز میفرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بیتابی میکرد و گرد پدرش میگشت و سراغ مادر را از او میگرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون میشد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بیتابی میکرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: «به فاطمه سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بیتابی نکرد.
وفات خدیجه (س)
خدیجه در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد . پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود ، کفن کرد . رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاک نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشک میریخت ، دعا میکرد و برایش آمرزش میطلبید . آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون» واقع است .
رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود ; زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام میگذاشتند و از آزار وی خودداری میکردند .
یاد خدیجه سلام الله عليها
رسول خدا (ص) با این که بعد از رحلت حضرت خدیجه (س) بازنانی چند ازدواج کرد ; ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه میگوید : هر وقت پیغمبرخدا (ص) یاد خدیجه می افتاد ، ملول وگرفته میشد و برای او آمرزش میطلبید . روزی من رشک ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جای آن پیرزن ، زنی جوان وزیبا به تو داد .
پیغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است خدیجه زنی بود که چون همه از من رومیگردانیدند ، او به من روی میکرد ; و چون همه از من میگریختند، به من محبت و مهربانی میکرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیب میکردند ، به من ایمان میآورد و مرا تصدیق میکرد . در مشکلات زندگی مرا یاری میداد و با مال خود کمک میکرد و غم از دلم میزدود .
حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتی خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه کودکی خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله امی» ; مادرم کجاست?
پیامبر (ص) سکوت کرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت سلام میرساند و میفرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جای دارد .
...................................
منبع :http://m-farhangi.iut.ac.ir/edare/pages/page684.html
...........................................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید