مصاحبه با استاد علی جزایری
دانش آموخته گرافیک و دارندة گواهینامة استادی از انجمن خوشنویسان ایران توسط سایت آثار هنرمندان ایران -عزیزی هنر-
........
........
استاد علی جزایری
...........
به بهانة برگزاری نمایشگاهی، تحت عنوان پوسترهای عاشورایی در دبیرستان علامه حلی2 تهران که هم اکنون معاونت فرهنگی و هنری این دبیرستان به عهدة خود ایشان است . این گفتگو توسط سایت آثار هنرمندان ایران توسط اینجانب علیرضا عزیزی در تاریخ 7/9/92 انجام شده است که در پی می خوانید .
س: حضرتعالی در یادداشتی که بر نمایشگاه سوگوارة عاشورایی نوشته بودید ، چند بار از حضور نقوش سنتی و شاخصه های نوین این موضوع که ریشه در آداب معنوی دارد سخن گفته بودید به عنوان اولین سؤال تمایل دارم علت این اصرار را بدانم و چرا اساسا" این الفبای معنوی ( به تعبیر خودتان ) در جایی به نام مدرسه، انتخاب و اجرا شده است؟
ج: همانطوری که سؤال حضرتعالی در دو بخش مطرح شد ، بنده هم موظف هستم این انضباط را در پاسخگویی رعایت کنم که در محتوای این گفتگو، حق مطلب از بین نرود و البته دارای منطق و احیانا" قابل استفاده نیز باشد . بنابراین نقوش سنتی و شاخصه هایی که عموما" در آداب معنوی ایرانیان به ویژه مسلمین، که این بار ، با شور و سوگ عاشورایی به میدان نمایشگاه پا گذاشته است چیزی خارج از فرهنگ نیست. به همین دلیل نقوش سنتی از مصادیق مهم این واقعة تاریخی به شمار می آید که بار معنوی آن به شکل های مختلف و در زبان پوستر ، متجلی و در این نمایشگاه دیده شده است به عبارتی، نماد و نشانه ها ، یکی از مهمترین عوامل شکل دهندة هنرهای تجسمی است که به شکل سمبولیک، خودنمایی کرده است و ردپای آن را در سنت، مذهب ، فرهنگ، و آدابِ آن جهانی می توان دید . ناکجا آبادی که عاشقانِ اهل معرفت و بصیرت را در آن مکانِ قدسی، می توان جستجو کرد . مشروط بر اینکه، خود در آنجا باشیم . لذا به خاطر برخی ملاحظات و تعدیلِ درک مورد اشاره تمایل دارم به همین حد بسنده کنم تا به موضوعات بیشتری که ممکن است مورد انتظار بنده و حضرتعالی باشد توجه شود .
و اما پاسخ بخش دوم سوال که تا حدی هم زیاد است، فقط به ذکر این جمله اشاره می کنم که برپایی نمایشگاه مدرسه ای از آرزوهای دیرینه و از زمان استخدام من در آموزش و پرورش بوده است که به علت غربت هنر در این نهاد فرهنگی و دلایل عدیده ای که ناگزیرم از آن عبور کنم قربانی سیاست های غلط شد. که اکنون پس از 27 سال انتظار، اکنون شاهد نمایشگاهی هستم که می توانم در تک تک آثار و محتوای هنری آن ، زهر ناکامی¬های دوران جوانی ام را خنثی کنم . وانگهی من معلم هنر هستم و اکنون معاون فرهنگی و هنری مدرسه هم هستم. خب، این فعالیت ذاتا" از قرابت و الفت بیشتری نزد بنده برخوردار است اگرچه دلایل زیادی هم برای ادامة آن دارم. حتی جانب دارانه در پی تکثیر اخبار آن در سطح مدارس کل کشور بوده و هستم لذا یکی از مناسبات این گفتگو، همین است.
چون ضرورت هنر و جایگاه تاثیر گذار آن را بر روح و روان دانش آموزان عزیز، را به خوبی درک می کنم و فقدان آن را آسیب بزرگی برای توسعه پایدار فرهنگی و نظام آموزشی می¬دانم.
س: باید به این دیدگاه احترام گذاشت ولی چطور می شود این اندیشه را عملیاتی کرد و چرا تاکنون هیچ ضربآهنگی از آن، در مدارس کشور شنیده نشده است ؟ و آیا اصولا" می توان این نمایشگاه را شروعی برای آن دانست؟
ج: بنده با روش بخشنامه ای و بالادستی در حوزه هنر هیچگاه موافق نبوده ام و تصمیماتی که اهل هنر می گیرند به مراتب کاربردی تر از دیدگاه مسئولین هست ، چون جنس هنر و ایده های خلاقانه در شرایطی ایجاد می شود که زمینة اشتیاق و حمایت آن را در آحاد مردم و در دستگاهی به نام آموزش و پرورش باید ببینیم.
تا زمانی که هنر درک نشود، در غربت و تحجر باقی خواهد ماند و نتایج سازندة آن دیده نخواهد شد بنابراین، انسجام ، تبلیغات و عزم ملی ، احتیاجات این مهم است که نیازمند مطالعة جدی است و البته با تدوین برنامه نیز، برایش نمی توان نسخه ای پیچید اما شروع خوبی در حوزه وزارتی می تواند باشد. و برایش تصمیم سازی شود و تشکیل کارگروه های مرتبط در جهت این احساس و تئوری و بهره گیری از صاحبان اندیشه و هنر در این خصوص، امری ضروری است . ترسیم این چشم اندازو پاسخ به این گونه سئوالات در حد این گفتگوی مختصر نیست.
لذا انبساطِ خاطر و تلطیفی که بتواند در روابط عمومی و اجتماعی ، ایفای نقش بکند ملزومات خود را می خواهد . این ابزار سازنده می تواند در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بحث قرار گیرد و در طیف وسیعی، نتایج آن به خانه های مردم نفوذ کند از طرفی، پررنگ کردن بخش هنری در حوزة دولتی ، نیازمند اصلاحات زیربنایی است که با عبور از آن، فقط به سند تحول بنیادین، اشاره می کنم که می بایست تفسیر درستِ آن در حوزة هنر، توسط متخصصان این حوزه انجام شود که امیدوارم بارقه ای از امید و آگاهی که اکنون به شکل منحصر به فردی در دبیرستان ما آغاز شده، در سایر نقاط هم دیده شود .
س: به خاطر اینکه از موضوع اصلی به حاشیه نرفته باشیم، تمایل دارم بدانم اشتیاق به این نمایشگاه و تئوری هایی که حضرتعالی در پی مهندسی آن هستید چه مقدار از پاسخگویی¬های مخاطبان به شما کمک کرده است؟
ج: این نمایشگاه اولین حرکت فرهنگی ما نیست بلکه از سال گذشته که توفیق خدمت گذاری در این مرکز، که عنوان تیزهوشان را به همراه دارد پیدا کرده ام طرح ها و پروژه های زیادی را به مدیریت آموزشگاه ارائه دادم و در آن ، ایجاد روحیة خود باوری ، منطق ، خرد جمعی ، آزادی اندیشه ، کرامت انسانی ، حمایت ، اخلاق ، آینده نگری ، و احترام متقابل را بعنوان محور همکای پیش روی مدیر آموزشگاه گذاشتم. خب، متقابلا" تعهداتی به ایشان دادم که تاکنون افتخار ضمانت اجرایی آن را دارم . لذا برپایی این نمایشگاه، قراینی بر آن ضمانت است یعنی با ایجاد گالری دائمی در مدرسه، بجای اینکه دانش آموزان را به گالری گردی ببریم و از آموزش آنان در حوزه درس غافل نشویم، گالری را به خدمت دانش اموزان آورده ایم . در این تعامل به مفهوم واقعی کلمه ، که خواستگاه باطنی من و سایر دلسوزان تعلیم و تربیت است از وقت آموزش نزده¬ایم ضمن اینکه به موضوع پرورش هم توجه کافی داشته ایم که این نمایشگاه و کارهای دیگری که مورد بحث فعلی ما نیست از مصادیق این افتخار و دغدغة ذهنی¬ام هست. اما اشتیاق همکارانم در اداره، تا این لحظه رضایت بخش نبوده است بطوری که به 20 نفر از مدیران و کارشناسان اداره ، کارت دعوت نمایشگاه را تقدیم کرده¬ایم که تاکنون بازدیدی از آن به عمل نیاورده اند که امیدوارم حضورشان را، حداقل در روز پایانی ببینم طبیعی است در چنین وضعی رشد ما سخت و لاک پشتی و زحمات عزیزان ما در مدرسه دو چندان باشد ولی نگاه شوق آمیز دانش آموزان و قدرشناسی آنان همواره قوت قلبمان بوده و هست . و هدفی جزء این در سر نمی پرورانم پس نتایج شور انگیز و یا تلخ کامی آن، تاثیری در ارادة من نخواهد داشت. همانگونه که در یادداشتم بر این نمایشگاه نوشته بودم ایجاد نمایشگاه " پوستر عاشورایی " نه تلاش فردی که رحمت واسعة الهی را به همراه داشت از این بابت رضایت دارم .
س: همانطوری که می دانیم و شما هم به پیوستگی این نمایشگاه ها اشاره کرده اید چطور محصول و آثار آن را به تنهایی انجام می دهید در صورتی که مشغله های فراوان دیگری نیز دارید ؟
ج: باید خدمتتان عرض کنم خیلی از آثار این نمایشگاه متعلق به بنده نیست بلکه حاصل سیاست¬گزاری، انتخاب ، اجرا و پیگیری بنده است که در بستری مناسب ، شرایط آن را مطالعه می کنم و نسبت به ایجاد نمایشگاه و وضعیت آن ، تصمیمات مناسبی می¬گیرم . بنابراین در اکثر موارد ، بنده مجری و دبیر نمایشگاه هستم که اساسا" ابتدا و انتهای آن را خودم کارگردانی می کنم و کارهای فیزیکی آن را حتی خودم انجام می دهم و با تعامل و مذاکراتی که با دستگاه¬های ذیربط و اشخاص حقیقی و حقوقی دارم و مساعدت هایی که به تبع آن به دست می¬آورم ، موجبات تأمین آثار و رضایت مندی¬ام می شود و در پاره ای موارد ، دانش آموزانی را تحت عنوان نمایندگان فرهنگی انتخاب می کنم که در اجرای پروژه های فرهنگی کمکم می کنند . از سویی دیگر، از آثار دانش آموزان نیز تمایل دارم نمایشگاهی برگزار کنم.
به همین دلیل کارگاه های آموزشی ، پژوهشی و جلسات مشاوره ای را طراحی کرده ام که نتابج آن را در آینده¬ای نزدیک انشاا... شاهد خواهیم بود .
س: در تکمیل فرمایشتان محصول و محتوای این نمایشگاه، به چه شکلی تأمین شده است؟
ج: به استثنای چند اثر که متعلق به خودم هست باقی آن، از مجموعه¬های چاپ شدة هنرمندانی است که اثرشان در کتابهای اولین تا هفتمین سوگوارة پوسترهای عاشورایی است که با وسواس ، آنان را انتخاب ، اسکن ، کیفیت بخشی و در مواردی کل اثر و یا بخشی از آن را مجددا" بازسازی ، طراحی و ترمیم کرده ام و در قطع 70 × 50 سانتی متر به حصار قاب کشیده ام. حصار قاب از این جهت، که فرصت نمایشگاه بعدی را از دست ندهم و بتوانم قاب های 40 تایی¬ام را که با مساعدت مدیر محترم آموزشگاه فراهم کرده-ام، حفظ کنم .
س: باید اذعان کنم که این نمایشگاه، با این کیفیت در سطح مدارس کل کشور نه تنها موضوعی جدید بلکه کار کوچکی نیست که اگر نهادینه شود حامل پیام های بزرگی خواهد بود که خانوادة آموزش و پرورش باید به آن افتخار کند!؟
ج: از حسن توجه و شایستگی نگاهتان به سهم خود تشکر می کنم . اشاره شما کاملا" درست است . به واسطة سهم تجربه ام در طول 27 سال گذشته، بنده چنین رویدادی را نه دیده و نه شنیده ام. آن هم در مدارس دولتی و غیرهنری که دغدغة مهم¬اش، درس و مشق است و با هنر اساسا" میانه ای نداشته و ندارند. شاید به همین دلیل اصرار دارم که دانش¬آموزان نخبه را با هنر آشتی دهم و آنان را از آسیب های احتمالی در آینده نجات دهم.
در حقیقت، هنر، برج مراقبت از روح و روان آدمی است و کسی که تربیت شدة علم است و از هنر، بهره¬ای نبرده، بیماری بیش نیست که امیدوارم بتوانم درصدی از ذائقة آنان را ارتقاء دهم و در سود معنوی آن، سهمی داشته باشم .
س: در نکته پایانی اگر مطلبی را تمایل دارید مطرح کنید، بفرمایید:
ج: این گفتگو برایم کمی غیرِمنتظره بود، به همان نسبتی که برگزاری نمایشگاه دائمی توسط حقیر در نوع خود جدید و بکر است.
پوشش خبری و کشف این عزلت نیز ، خالی از لطف نیست . بنابراین از شما ممنونم . اما حقیقت این است که خیلی حرفها در سینه و ذهنم جریان دارد که انتخاب آن در این مجال ، برایم سخت است ولی به هر حال اعتقاد دارم که دیوار فرهنگ و هنر در این سرزمین بلند و آسمانش پر ستاره است و صد البته جوهرة این فرهنگ ، ایمان و جان مایة آن عشق است. پس دوستی و وفاداری به آن شایستة توجه است.
آن هم زمانی که بدانیم در گوشه ای از این سرزمین پهناور که اکنون در نقطه ای به نام دبیرستان علامه حلی 2 در جنوبی ترین منطقة تهران قرار داریم، هستند کسانی که بی تکلف و در مراتبی کارشناسانه ، جریان سازی می کنند و متواضعانه عزم و ارادت خود را به کار گرفته¬اند و عمر جوانی خود را عاشقانه بر سینةمشتاقان و دانش آموزان فیاض ، حک می¬کنند. همگان می دانند که این صداقت ، موجب عزت و افتخاری بزرگ است و ما که سالهای زیادی، در این تلاشِ مهر آفرین ثابت قدم بوده¬ایم، انتظاری جزء ترویج ارزش های هنری را نداریم یعنی برای خود اعتبار و سهمی قائل نیستیم . اعتبار و آبروی ایرانیان اعتبار ماست و دغدغة هنرمند، درد مردم است که با شادی آنان شاد و با غم آنان اندوهگین می¬شود.
................
جهت مشاهده تصاویر ذیل با کیفیت مطلوب روی آنها کلیک فرمائید
................
................
................
................
................
................
................
................
................
................
................
................
................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید