اشارتی به مکتب خوشنویسی اصفهان
سخنرانی دکتر شهاب شهیدانی در نشست تخصصی خوشنویسی اصفهان
...............
مقدمه :
اصطلاح مکتب، برای گونه شناسی و طبقه بندی آثار هنری است که عمدتا معطوف به ناحیه جغرافیایی خاص و در بردارنده دوره یا اعصار تاریخی است. در این تعریف عام و بنا به اهمیت مناطق جغرافیایی ایران اسلامی و طی دوره های مختلف، مکاتبی چون بغداد( در عصر طلایی تمدن اسلامی) تبریز،شیراز،هرات،قزوین ، اصفهان، مشهد و... شکل گرفته است. عمده مطالعات در مکاتب هنری ایران، با توجه به پراکندگی آثار هنری در داخل و خارج از کشور، مربوط به معماری، نگارگری و یا کتاب آرایی است. در این حوزه ها حتی در فنون کتاب آرایی اگرچه حضور خوشنویسی پر معنا و قابل اهمیّت است اما تمام جنبه های خوشنویسی ( و کاربردهای فراوان آن را ) شامل نمی شود. چنانکه در معماری کتیبه ها و در کتاب آرایی عمدتاً کتابت مدّ نظراست . با این نگاه حضور خوشنویسی در دیگر هنرهای صناعی، کتیبه ها و انواع قالب های مهم خوشنویسی و اقلام مختلف آن به حاشیه رانده می شود. اصطلاح مکتب خوشنویسی اصفهان که بارها در زبان اشاره و نوشته های پراکنده هنرمندان و محققان همچون دیگر مکاتب خوشنویسی ایران بکار می رود، هنوز تعریف و تبیین نشده است. پژوهش های انجام شده در این رابطه یا دربردارنده شناسایی و معرفی عمومی آثارهنری اصفهان(همچون آثار مرحوم هنرفر، مرحوم منوچهر قدسی و مرحوم جلال الدین همایی و...) و یا مقالات تحقیقی معاصراست که عمدتا نگاهی اجمالی به آثار مرتبط با خوشنویسی بوده است. این قبیل مطالعات با احترام به پیشگامی و زحمات انجام شده و با توجه به اینکه در هر روند مطالعاتی ابتدا معرفی و شناسایی انجام می گیرد، همچنان به مرحله تعریف از مکتب خوشنویسی اصفهان نرسیده است. با توجه به این مساله که مکتب خوشنویسی اصفهان حقیقتا وجود دارد این گفتار به دو موضوع اساسی می پردازد: نخست موانع فراروی تعریف مکتب خوشنویسی اصفهان و دوم : ویژگی های مکتب خوشنویسی اصفهان. در بخش مبحث موانع فراروی مکتب خوشنویسی اصفهان، برخی از موارد برشمرده، قابل صدق در مورد سایر مکاتب خوشنویسی ایران می باشد اما مواردی دیگر از این موانع، خاص تعریف وتبیین مکتب خوشنویسی اصفهان است. از آن گذشته برخی از ویژگی های مکتب اصفهان ( از جمله اهمیت کتیبه های کوفی ) را در سایر مکاتب خوشنویسی ایران همچون مکتب خراسان بزرگ نیز می توان یافت. حقیقت آنکه اگر چه بخش مهمی از تاریخ خوشنویسی ایران وابسته به مکتب اصفهان است، این امر البته نباید ما را نسبت به حوزه های دیگر خوشنویسی ایران بی اعتنا کند که هر یک ویژگی و ظرفیت های خاص خود را داشته است. برای مثال سفالینه های نیشابور از حیث کاربرد خط کوفی، در مکتب خراسان بزرگ سرشار از تنوّع و تلاءلو است، نقش آفرینی شیراز در سپیده دمان طلیعه نستعلیق یا خاطره حضور ابن مقله درآن شهر و خلق کتیبه های با ارزش در عصر مغولان و ایلخانان (که شیراز درامان بود) جاذبه قلم ثلث وفروعات آن در مکتب خوشنویسی تبریز( ارزش های بصری کتیبه های مسجد کبود یادمان نرود) و نضج و سامان یافتن نستعلیق در مکتب تبریز به دستان میرعلی تبریزی و...حتی مکتب طهران از حیث وجاهت کتیبه های نستعلیق و هجوم خوشنویسان معروف به دربار قاجار و... همگی در مسیر مطالعات تاریخ خوشنویسی است و این جدای ازحوزه های کمتر شناخته شده ای چون یزد، کرمان و ... است. در واقع زنجیره ای ظریف تمامی مکاتب خوشنویسی ایران را بهم وصل می کند اما از خوش اقبالی اصفهان درست در میانه کانون قراردارد و نقش مهمی درامتزاج و پالودگی اقلام مهم خوشنویسی ایران اسلامی از قلم کوفی،ثلث، تعلیق، نستعلیق، شکسته نستعلیق و نسخ دارد.بی شک تاریخ خوشنویسی ایران اسلامی بدون توجه به مکتب خوشنویسی اصفهان ناتمام،ناکامل و حتی ناممکن خواهد بود.از این رو اصطلاح مکتب خوشنویسی اصفهان حتی با این اشاره مختصر همچنان ابعاد ناگشوده و متنوّعی دارد.
الف- موانع تعریف و تبیین مکتب خوشنویسی اصفهان:
1- دوره زمانی در خوشنویسی اصفهان عمدتا عصر صفویه را دربر می گیرد:
اصفهان عصر صفوی بویژه از عصر شاه عباس (996-1038ق) به بعد کانون مهم هنر و تمدّن ایران بود. نقش و مقام صفویان در تاریخ هنر از جمله تاریخ خوشنویسی بی نیاز ازتفصیل است این مهم باعث شده که تاریخ تحوّلات خوشنویسی اصفهان قبل از صفویه کمرنگتر بنظر آید. این امر تا حدی بواسطه پژوهش های جدی داخلی و خارجی در باب صفویان است. لذا در اغلب مطالعات و مقالات و یا اظهارات اساتید، اصطلاح مکتب خوشنویسی اصفهان عصر صفوی را شامل می گردد.
2- در اشاره به مکتب خوشنویسی اصفهان، به اقلام مختلف خوشنویسی توجه نشده و اغلب به قلم نستعلیق و حداکثر به کتیبه ها اشاره می گردد:
نستعلیق قلمی معجزه وار و هدیه ای الهی به ایرانیان است و این امر با توجه به ظرافت ها و نسبت های طلایی آن جای شکی باقی نگذاشته که عروس خطوط اسلامی است. با اینحال داستان خوشنویسی روایت زیبایی تمام خطوط اسلامی است و از این رو جای تعصّب باقی نمی گذارد. در واقع نسل های متعدّدی از خوشنویسان معاصر خود را درگیر قلم نستعلیق کرده اند و این امر افراطی در نگاه پژوهشی بوجودآورده است. اطلاع ما از کتب خوشنویسی اصفهان بیشتر با خاطره و یاد هیجان انگیز میرعماد و شاگردانش وتحولات نستعلیق عصر صفوی پیوند خورده است حتی در تاریخ بعد ازصفوی نیزهمچنان نستعلیق نویسان قابل توجه اند و اگر لطف بیشتری شامل حال پژوهشگر شود قلم نسخ و کمی هم شکسته نستعلیق. مطالعات انجام شده راجع به قلم ثلث در مکتب اصفهان، قلم کوفی و تنوّع آن، کاربرد خط در هنرهای صناعی اصفهان و...در حاشیه اند.
3- حوزه های شهرستانهای اصفهان (گلپایگان،اردستان،کاشان ،نایین ،نطنز و..) لحاظ نشده است:
آنچه در باب جوامع کانون و پیرامون در جامعه شناسی گفته اند و اشاره به مراکز شهری و پیرامون آن است در اینخصوص نیز کارگر افتاده. اصفهان را نباید صرفا با دارالسلطنه یکی فرض نمود. هرچند که پایتختی یک شهر در سلسله های حکومتی اهمیت وافری برای جذب وجلب هنرمندان دارد اما این امر اغلب ما را ازشناخت و توجه به سایر نواحی اطراف غافل می نماید. کثرت نام خوشنویسانی با پسوند شهرهای اطراف اصفهان همچون اردستانی،گلپایگانی، کاشانی و... همراه با خطوط زیبای مقبره ها و کاتبان گمنام قرآن در این شهرها، کتیبه های فاخر کوفی،ثلث و نستعلیق وکاشی های استادانه و خاطره خاندان کاشیکار طاهر و ابوزید در کاشان و مقبره هایی با خطوط زیبا همگی از جمله نکات فراموش شده در ارتباط با مکتب خوشنویسی اصفهان است .
4- پراکندگی آثار و منابع خوشنویسی اصفهان وعدم فهرست نگاری آنهادر مجموعه های شخصی و خانوادگی، موزه ها و مراکز خارجی و داخلی :
متاسفانه بخش مهمی از منابع خوشنویسی ما در موزه ها و مراکز خارجی و داخلی و بویژه مجموعه های خانوادگی نانوشته و ناتحلیل باقی مانده است.و دسترسی به این قبیل آثار با توجه به کندی عملکرد موزه ها و دوری آنها از روش های جدید فهرست نگاری تصویری و در باب مجموعه های شخصی عدم آگاهی از چگونگی نگهداری و مستند انگاری آثار جز از طریق رابطه و مراحل سخت اعتماد سازی میسر نیست. در مورد اصفهان حتی برخی از کتیبه های نفیس آن به خارج از کشور رفته اند و هنوز هم میزان تخریب و سرقت از کتیبه ها در این شهر خاتمه نیافته. لذا تا فهرست و جامعه آماری مطمئنی از آثار خوشنویسی اصفهان (و در حد آرزوی مطلوب کل ایران) انجام نپذیرد ترسیم ابعاد و تنوّع مکتب اصفهان ناممکن و عقیم خواهد ماند. اصولاً جامعه آماری خوشنویسان وآثارخوشنویسی درمکتب اصفهان حیرت آور است اما اغتشاش در پراکندگی و آشفتگی نام کاتبان و خوشنویسان و آثار آنها، انبوه کتیبه ها و تنوّع آن ،نسخه های متعدد خوشنویسی، قرآن ها و... است که پژوهشگر را به پریشانی مبتلا خواهد کرد.
5- حوزه های دیگر ایران همچون مکاتب شیراز، تبریز، و.... هنوز مورد مطالعه جدّی قرار نگرفته تا به مشابهت و تفاوت های بین مکتب خوشنویسی اصفهان و سایر مکاتب اشاره شود:
اگر مقصود، فهم مکتب خوشنویسی اصفهان بدون توجه و بررسی سایر حوزه ها و مکاتب هنری و خوشنویسی است یقیناً این نوع مطالعه سامانی نخواهد یافت. از طریق مقایسه و مطالعه تطبیقی است که می توان به تفاوت ها و تشابهات مکتب اصفهان با سایر نواحی جغرافیایی ایران دست یافت. فهم اصفهان در گرو شناخت کانونهای همجوار همچون یزد، شیراز، قم و جریان های مهم هنری در خراسان بزرگ،،تبریز و طهران است . انتظار برآورده شدن این همه مطالعه در سطحی وسیع و البته با تحلیل و تدقیق در خوشنویسی اگرچه بزودی امکانپذیر نیست اما برای سامان دادن به مکتب اصفهان توجه به مطالعات انجام گرفته در نواحی دیگر ایران لازم و بایسته است.
نتیجه آنکه:
دریافت ما از اصطلاح "مکتب خوشنویسی اصفهان" اغلب کلی و تا حدودی بر اساس تجارب فردی و علاقمندی به اصفهان است تا برگرفته شده از پژوهشی مستند، هدفمند و دامنه دار و مبتنی برتحلیل و معرفی همه جانبه مکتب خوشنویسی اصفهان. در چنین شرایطی علاقمندی ما به مکتب خوشنویسی اصفهان حکم دعا برای استجابت و برآوردن حاجت در سالهای آتی است. آرزوی برآوردن این دعا اگر چه عیب نیست اما همّت مضاعفی می طلبد، نظیر آنچه که بزرگمرد پژوهشگر مکتب اصفهان، حبیب الله فضائلی درخصوص اطلس خط و تعلیم خط انجام داد.
ب- نگاهی به برخی از ویژگی های مکتب خوشنویسی اصفهان:
1- از نظر تاریخی از نخستین حوزه های خوشنویسی ایران اسلامی و حتی می توان گفت جهان اسلام است:
بنا به نوشته یعقوبی از مورّخان سده های نخست اسلامی در فتوح البلدان ،نخستین اعراب مسلمان مهاجر به اصفهان از ساکنان کوفه بوده اند . این شاهدی غیر مستقیم از حضور خط کوفی در اصفهان است. وی در ادامه از ساخت و بنای مساجد مختلف با نام قبایل عرب در اصفهان یاد می¬کند، طبیعی است که مساجد قرون نخستین اسلامی محل نماز ،قرائت قرآن و نیز کتابت و حفظ قرآن بوده است . اعراب مسلمان بزودی مهاجرت های متعددی را به نواحی داخلی ایران و به سمت شرق آغاز کردند که از مسیر اصفهان می گذشت . در محدوده اردستان تا نایین هم اعراب مسلمان و هم اشراف و دهقانان ایرانی سکونت داشته اند. امتزاج عناصر ونقوش ساسانی با کتیبه های کوفی در مسجد نایین در این واقعیت تاریخی و شاهدی بر این مدعاست. ابن ندیم از دیگر دانشمندان مسلمان قرن چهارم از "قلم اصفهانی" یاد می کند که اگر چه از این قلم مشخصه ای نیاورده اما این نام را همراه با کوفی پیرآموز دیگر قلم ایرانی ذکر کرده است . هنگامی که به کتیبه های کوفی عصر سلجوقی اصفهان می رسیم دیگر تردیدی نیست که خوشنویسی هنر بالنده و پذیرفته شده در اصفهان است . قدیمی ترین قرآن وقفی تاریخ دار در آستان قدس رضوی به کتابت"کشواد ابن املاس" طبق انجامه و امضاء کاتب آن در اصفهان خوشنویسی شده است. سهم مکتب اصفهان در اعتلاء خط کوفی بویژه در کتیبه نویسی بی بدیل است و کتیبه های کوفی اصفهان همطراز کتیبه های فاطمیون مصر و اندلس در اسپانیای اسلامی و.. است. هر جا که کتیبه های کوفی خود نمایی کند، نشانی از قدمت، اصالت و حضور زود هنگام خوشنویسی در آن ناحیت است و خود این امر از مشخصات و ویژگیهای مکتب خوشنویسی اصفهان می باشد
2- سنت پویای کتیبه نویسی:
آنجا که صحبت از کتیبه هاست بی تردید اصفهان دارای بیشترین تعداد کتیبه هم به لحاظ جامعه آماری و هم کیفیت کتیبه نویسی است. تاریخ کتیبه نویسی در ایران در مکتب اصفهان بیش از سایر نواحی قابل اهمیت است وسنتت مستمرّکتیبه نویسی،که در اقلام مختلف و در نهایت ظرافت است، این شهر را بصورت موزه ای دائمی و همیشگی درآورده به گونه ای که برخی از ظرائف خط و خوشنویسی را در خست و تنگناهای نسخ خطی به هنرمندان خوشنویس می بخشد. این بخشش بی حد و اندازه از سپیده دمان کتیبه نویسی تا خاطره کتیبه نویس بزرگ معاصر استاد فضائلی را در بر گرفته. تحوّلات خوشنویسی و کتیبه نگاری هم عرض و پابه پای هم پیش می روند واز این رو بررسی تاریخ خوشنویسی بدون توجه به سنت نیرومند کتیبه نویسی در مکتب اصفهان نگاشته نخواهد شد
3- اصفهان هنر برای همه:
سعه صدر و پذیرایی در حیات شهری اصفهان برای جذب و جلب خوشنویسان بزرگ ایران اسلامی از ویژگی های قابل ذکر اصفهان است.اصفهان چه در عصر قبل از صفویه و چه پس از آن همواره مورد توجه بوده و از این رو هنرمندان بسیاری در این شهر به طبع آزمایی پرداخته اند ، نام کاتبانی با پسوندهای یزدی، تبریزی، شیرازی و.. در کتیبه های این شهر هنوز وجود دارد. با حضور صفویان و بخصوص عصر شاه عباس و مدیریت هنری ، این شهر مامن و قبله گاه خوشنویسان متعددی شد. جامعه آماری خوشنویسان عصر شاه عباس اول در اصفهان حقیقتاً چشمگیر و حائز اهمیت است. به هرحال برخی از مهمترین رخدادها و دگرگونی های شگرف در تاریخ خوشنویسی ایران یا در اصفهان بوده است و یا با خاطره شهر اصفهان گره خورده است. می توان نبوغ میرعماد،علیرضا عباسی،میرزا احمد نیریزی،درویش عبدالمجید طالقانی را بدون حیات اصفهان پذیرفت ؟ این هنرمندان بزرگ بی تردی موفقیت خود را مدیون مکتب اصفهان ( که خود جزء مهمی از آن هستند) می باشند تا شهرهای زادگاهشان.اصفهان اقلام مختلف نستعلیق،ثلث،شکسته و نسخ را در خود تصفیه نمود. تکامل مکتب ثلث تبریز و نستعلیق درحوزه هرات و تبریز در اصفهان رقم خورد. طلوع و غروب برخی از اقلام فراموش شده ای چون تعلیق در اصفهان اتفاق افتاد (طلوع تاج الدین سلمانی ق9) و (غروب به دست محمد کاظم واله خوشنویس وشاعر سده یازدهم ).
4- استمرار و عدم انقطاع در سنت خوشنویسی اصفهان:
اصفهان با وجود فراز و فرود حیات هنری و شهری هیچگاه خالی از هنر خوشنویسی نبوده است. جغرافیای اصفهان بدلیل شرایط مساعد و آب وهوای نسبتا معتدل و دوری از گسل زلزله به خوبی از میراث های هنری اصفهان نگهداری کرده است. قرار داشتن این شهر در مرکز ایران نیز بر این امر مزید علّت است. در عصر صفوی شاردن سیاح و سفر نامه نویس شهیر در مسافرت به تبریز از 250 مسجد یاد کرده است امروزه متاسفانه مساجد کمی از آن دوره باقی مانده و چنانکه میدانیم شدت تخریب شهر تبریز در اثر حمله عثمانی ها بسیار زیاد بود، بگونه ای که بسیاری از هنرمندان و از جمله خوشنویسان معروف تبریز در اثر این خرابی ها به قزوین و ازآنجا به اصفهان کوچ کردند و عملا مکتب تبریز با زوال همراه شد. این امر تا عصر قاجارکه تبریز ولیعهد نشین گردید ادامه یافت.در مورد اصفهان چنین سختی های سیاسی و ویرانگری بچشم نمی آید، شاهد آن وجود کتیبه های متعدّد از تقریبا تمامی سلسله های مهم ایران است. در مورد خراسان بزرگ و هرات پس از جدایی ازایران و زوال تمدّنی این شهرها عملا محدوده کوچکتری از تحولات خوشنویسی و کتیبه نویسی را در این ارتباط شاهدیم.
5- پیوند خوشنویسی مکتب اصفهان با شعائر شیعی:
تقریبا هیچ بنایی از دوره صفوی در اصفهان نیست که کتیبه های آن اشاره ای به نام مقدس علی و ائمه اطهار و شعائر شیعی نداشته باشد و این امر جدای از کتابت، قطعه نویسی، چلیپا و...سایر قالب های خوشنویسی است که مستقیماً در مکتب اصفهان و در ارتباط باعقاید شیعی نگاشته شده است.کتابت نهج البلاغه، اشعار و سخنان نغز حضرت علی، اشعار محتشم، صحیفه سجادیه و.. این روند تا امروز جزء لاینفک خوشنویسی مکتب اصفهان تلقی می گردد.
6- مهمترین پژوهش تاریخ خوشنویسی در اصفهان انجام گرفت:
تالیف کتاب اطلس خط و بدنبال آن تعلیم خط تنها در مکتب اصفهان تحقق می یافت جایی که سنت قوی خوشنویسی و کتیبه های باشکوه آن در ابنیه و مزارات، چشمان مرحوم استاد فضائلی را به وجد آورد و نخستین تمرین های وی را با کپی برداری آن زمان ( با مداد بر کاشی)از کتیبه های محمد رضا امامی به پیمودن راه دشوار پژوهش خوشنویسی هدایت نمود . اطلس خط شاید تنها مرجع فارسی است که در دو نوبت ( در سوریه) با ترجمه محمد التوبیخی و بنام اطلس خط و الخطوط به چاپ رسید و امروزه از جمله منابع شناخته شده در حوزه پژوهش های خوشنویسی در جهان عرب است. یوسف ذنون یکی از این پژوهشگران عرب و از شاگردان ممتاز عثمان طاها در کتب خود : شرح قصیده ابن بواب، تاریخ الخط العربی (2جلد) ازاطلس خط و نیز تعلیم خط بهره برده است.نویسنده کتاب کتیبه های ممالیک فاطمی مصر ( علی عبدالعال)نیز از اطلس خط بعنوان یکی از مراجع خود استفاده کرده است لذا این اثر مهم در جهان اسلامی و محافل علمی کاملا شناخته شده است. در جهان غرب نیز شیلا بلر از بزرگترین محققان خوشنویسی حال حاضر و قبل از وی آن ماری شیمل نیز در پژوهش های خود از این کتاب بهره برده اند.
شکوه و عظمت اصفهان و خاطره نیرومند آن نه تنها کسانی که زاده اصفهان بوده و یا در این شهر بالیده اند را در بر گرفته بلکه کسانی نیز که جلای وطن نموده اند را همچنان شاخه های این مکتب فرض می کند. آیا میرزا غلامرضای اصفهانی که حیات هنر وی در طهران رقم خورد و مهمترین کتیبه های خود را در این شهر نگاشت از مکتب خوشنویسی اصفهان و کتیبه های وی جدا بود؟ اجازه دهید بگوییم که اصفهان رودی جاری وپر ترنّم در دستان خوشنویسان ایران است.
.....................
با تشکر از هنرمند ارجمند آقای سلیمانی بابت ارسال تصاویر و مقاله
....................
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید