با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار که با قبول پیشنهاد سایت آثار هنرمندان ایران دل جامعه هنری را شاد کردید. با توجه به اینکه در ایام آخر سال قرار داریم و شما مشغله های فراوانی دارید ، از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم
* به عنوان اولین سوال: لطفا مختصری از بیو گرافی خودتان را برای ما شرح دهید؟
من در سال 1337 در شهر اهواز متولد شدم و تا نوجواننی در انجا به سر بردم و خوشنویسی را هم از کلاس اول دبستان شروع کردم به صورت خط تحریری که معلم کلاس اول من آقای ابن علی بابایی بودند که هنوز هم هستند و خداوند به ایشان طول عمر عنایت فرماید انشالله و اخیراً هم خدمت ایشان رسیدم برای عرض تشکر همیشگی ام.دو سالی خط تحریری را به صورت نستعلیق نزد ایشان یاد گرفتم و زمینه ای شد برای نستعلیق ،حتی اولین سرمشق من خطی بود که با خودکار نوشته بودند و به صورت نستعلیق که بالای سر ما نصب شده بود تحت این مطلب : راستگو سرفراز است. البته بعد از آن هم تا زمانی که دبستان بودیم ایشان پیگیر بودند که خط ریز من همچنان سیر تکاملی را طی کند و من هم از کلاس دوم قلم نی را به دست گرفتم و از کلاس سوم هم که باید خوشنویسی می کردیم ، ولی تا سال 55 توفیق نداشتم از استاد خوشنویسی برخوردار باشم و هر چه که یاد گرفتم از جاهای متفرقه مثل تابلو نویسی هایی که در شهرمان بود و یا سرمشق هایی که در کتابها پیدا می کردم تا اینکه در سال 55 در تهران با انجمن خوشنویسان آشنا شدم و توفیق داشتم مدتی را خدمت مرحوم استا حسن میرخانی تعلیم بگیرم به صورت حضوری و این تعلیم تا سال 56 ادامه یافت که ایشان بیمار شدند و من هم به اهواز بازگشتم تا حدودیکسالی هم گاهی به حضورشان می رفتم البته دیگر تعلیم حضوری نداشتند و فقط به کارهای من نگاه می کردند و احیانا اگر نکته ای بود می گفتند و به هرحال من از حضورشان بهرمند می شدم و باز هم تعلیم را به صورت مکاتبه ای انجام دادم با انجمن خوشنویسان و این بار توفیق داشتم مدتی را از محضر استاد خروش استفاده کنم و در سال 58 که خطوط استاد امیر خانی را که از یکی دو سال قبل در جاهای مختلف مثل مجله هنرمندان دیده بودم علاقمند شدم که از محضر ایشان استفاده کنم و از همان سال شروع کردم به تعلیم گرفتن از ایشان تا دو سه سالی به صورت مستمر و جدی از ایشان تعلیم گرفتم و البته تعلیم به صورت مشورت تا الان هم ادامه دارد و قطع نشده طوری که همه ما نیازمند مشورت و به نوعی تعلیم گرفتن هستیم .
در سال 59 در تهران اولین آزمون مدرسی صورت گرفت و من به عنوان معلم انجمن در تهران انتخاب شدم و از آن موقع شروع به تعلیم هنرجویان کردم و از سال 78 هم گواهینامه استادی به من اعطا شد و کار با فوق ممتاز را هم از سال 73 به صورت جدی و با برنامه مدون در انجمن شروع کردم که تا الان ادامه دارد
آثاری را هم که توفیق داشتم تالیف و تحریر کنم شاید الان بیش از 40 اثر باشد تالیفات من کتابهای آموزشی هست به نامهای ،
ترکیب در نستعلیق و کتاب کشیده و
نستعلیق نویسی قرآن که هنوز چاپ نشده
و کتابهایی هم که تحریر کردم شامل کتابهای مختلف و آلبوم های مختلف است
* شما چرا نستعلیق را به صورت حرفه ای انتخاب کردید ؟
- خب شرایطی که من پیدا کردم شرایط خاصی بود توضیحش طولانی و مفصل است با توجه به اینکه در سال 59 من به عنوان معلم انجمن انتخاب شدم و در همان زمان دانشگاهها به خاطر انقلاب فرهنگی تعطیل شد و در آن چند سال من کاملا با خوشنویسی به صورت حرفه ای آمیخته شدم و از همان زمان من شروع کردم به کتاب نوشتن و انجام سفارشات کتاب ،خیلی سخت و با علاقه و نا چار شدم که بپردازم به خوشنویسی به صورت حرفه ای و به همین علت کاملا غرق جریان خوشنویسی شدم علی رغم اینکه تا قبل از آن فقط با عشق و علاقه به خوشنویسی می پرداختم قسمت بود که کار و زندگی من را خوشنویسی تشکیل بدهد .
* مشوق های اصلی شما تا کنون چه کسانی بوده اند ؟
-حقیقتا مهمترین فرد در این راه معلم من آقای بابائی بود که بیش از هر کس من به ایشان مدیونم و خانواده ام که خیلی تشویقم می کردند و در خود خوشنویسی هم غیر از قدما که همیشه سر مشق من بوده اند تاثیر گذارترین کس استاد امیر خانی هستند که خطشان و نوع آثارشان بیشترین تاثیر را در کار من گذاشت
* آیا در خانواده شما کسانی کسانی هم قبل از شما از این هنر بهرمند بوده اند ؟
-خیر در خانواده ما خوشنویسی به صورت ارثی نبوده ، بعضی از خواهر و برادران من خط ریزشان خوب است ولی این طور نیست که خود خوشنویسی در خانواده ما حضور قبلی داشته باشد .
* آیا علت مهاجرت شما از اهواز به تهران خوشنویسی بوده است ؟
-حقیقتا سال 59 که جنگ شروع شد و به خاطر بمب بارانهایی که آنجا بود ما برای مدت کوتاهی به تهران آمدیم و در همان زمان هم بود امتحان مدرسی برگزار شد و من قبول شدم برای من غیر منتظره بود و من تابستانش تازه ممتاز گرفته بودم و با توجه به محرومیتهایی که از قبل داشته ام و با توجه به اینکه استاد امیر خانی به من فرمودند که شرکت کنم و من نمی خواستم که شرکت کنم چون فکر می کردم توفیقی نخواهم داشت و ایشان فرمودند چیزی را که از دست نمی دهی فقط شرکت کن ، علی رغم اینکه باور نمی کردم و در آن سال 2 نفر مدرس بیشتر نمی گرفتند در آن سال من و مرحوم عرب شاهی انتخاب شدیم .
بنابر این باعث شد با توجه به اینکه زمان جنگ بود و ما نمی توانستیم در منطقه جنگی اقامت داشته باشیم این مهاجرت نا خواسته صورت گرفت و سرنوشت مرا به این سمت هدایت کرد
* از بین کتبی که تا کنون تالیف و تحریر نموده اید آیا کتابی هست
که بیش از بقیه به آن علاقمند باشید ؟
-خیلی به این مقوله فکر نکرده ام ولی به بعضی از آثار خیلی می پردازم مثلا کتابهایی که حجم زیادی دارند نمی شود خیلی روی جزئیاتش متمرکز شد ولی بعضی از آنها خصوصیاتی دارند .
مثلا کلیات اقبال لاهوری خصوصیتی داشت که من در 20 سال پیش در فصلنامه هنر در باره آن توضیح دادم که دیگر اینجا توضیح نمی دهم و آن یک خاطره و خاصیتی داشت که شاید مقدمه اینکه استاد امیرخانی هم نظرشان جلب شد برای استادی هم همان بود و بعضی از کتابهای دیگرم خصوصیتهایی داشته که از بقیه متمایز می شود به عنوان مثال کتاب قصیده البرده را که چند سال پیش برای بار اول نوشتم که روی آن خیلی کار کردم و یا مثلا دعای کمیل را که چند بار نوشتم و باعث شده که با دقت خاصی بنویسم با توجه به اینکه تا به حال به صورت نستعلیق نوشته نشده بود و بعضی از کتابهای دیگر هم شامل این قضبه می شوند که دیگر وارد جزئیات آن نمی شوم .
* آیا شما کلام الله مجید را هم کتابت نموده اید ؟
-من در سال 72 ترجمه قرآن را به صورت نستعلیق نوشتم که متن عربی آن با خط نسخ استاد نیریزی بود و توسط یوسنکو چاپ شد و تا به حال هم یک بار چاپ شده است
* متن عربی آنرا تا به حال ننوشته اید ؟
- کارهای کوچک و حتی به صورت جزء انجام داده ام ولی هنوز چاپ نشده اما کل آن را هنوز توفیق نداشته ام .
* قرآنی که فرمودید ترجمه آن به خط شماست را از کجا می توان تهیه نمود ؟
- حقیتا خود من هم نمی دانم چون مشکلاتی در خصوص در یافت آن کتاب پیش آمد که من وارد جزئیاتش نمی شوم ولی اصل کتاب را یونسکو چاپ کرده در مورد توزیع آن که در اختیار چه موسسه ای است اطلاعی ندارم .
* آخرین کتابی که از شما منتشر شده رباعیات خیام و مینیاتور های
استاد فرشچیان است آیا کتاب جدیدتری از آنها هم در دست تالیف دارید
که در سال 89 ارائه شود ؟
- البته کارهایی انجام داده ام اما دو مسئله وجود دارد یکی اینکه ناشران تا کتابشان از صحافی بیرون نیاید ترجیح می دهند اعلام نشود دوم اینکه با توجه به اینکه وضعیت نشر و به خصوص نشر کتابهای نفیس خوشنویسی وضعیت خوبی ندارد و ناشر ها به راحتی نمی توانند اقدام به انتشار این کتابها کنند و گاهی هم هست که برنامه های نشر شروع می شود ولی به سرعت انجام نمی شود بنا بر این اینکه در سال جدید اثری از من به چاپ خواهد رسید یا نه هنوز به صورت قطع و یقین معلوم نیست
* اولین نمایشگاه خوشنویسی که برگزار کردید در چه سالی بود و اینطور که
من شنیده ام اولین نمایشگاه شما در قبل از زمان فارغ التحصیلی شما بوده آیا این صحت دارد ؟
- بله من برای ادامه تحصیل در سال 58 به هندوستان رفته بودم ودر آنجا در نمایشگاهی که انجمن دانشجویان ایرانی بر پا کرده بود به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب بخشی از آثارم را ارائه دادم و اولین نمایشگاه اختصاصی من هم همان بود که در آن زمان دوره عالی را گذرانده بودم و هنوز مدرک ممتاز نداشتم .
* اولین کسب مقام هنریتان در چه مسابقه و یا جشنواره ای بوده است ؟
- راستش از زمانی که من معلم انجمن شدم در هیچ مسابقه ای شرکت نکردم چون فکر می کردم که معلم انجمن هستم و درست نیست در مسابقه شرکت کنم ولی دوران کودکی از کلاس سوم دبستان در مسابقات دانش آموزان شرکت می کردم و چیزی که در خاطرم هست در دوران ما از خوشنویسان قدیمی آن دوران آقای کاشی ساز پور بودند که بعضی از خواهران و برادران من نزد ایشان تعلیم گرفتند ولی من توفیق تعلیم از ایشان را نداشتم و پسر ایشان تقریبا هم سن من بودند که به نوعی ما در کودکی با هم مسابقه می دادیم و در بعضی از مسابقات با هم شرکت می کردیم ایشان خطشان از من بهتر بود به دلیل اینکه پدرشان به ایشان آموزش می دادند شاید در آن دوره مقام می آوردم ولی بار اولی که اول شده ام در سال 53 یا 54 بود که مسابقه ای برگزار شد و من در آن جایزه گرفتم .
* آیا از زندگی هنریتان رضایت دارید ؟
- البته من از زمانی که خوشنویسی وارد زندگیم شد همه وجودم را در اختیار این هنر گذاشتم و احساس می کنم که خیلی در یافتها داشتم و کاملا راضی هستم ، و شاید اگر به عقب برگردم و بخواهم انتخاب کنم باز هم همین راه را انتخاب می کنم و اگر انسان بتواند از تجربه اش استفاده کند احتمالا نتیجه بهتری را خواهد گرفت ولی چون همه وجودم را برای خوشنویسی گذاشتم و هم من و هم همسرم در تمام لحظات کار و هنر خوشنویسی در زندگیمان حرف اول را می زده و زندگی ما در اختیار هنر خوشنویسی بوده ، نه اینکه هنر خوشنویسی هم وجود داشته باشد از این نظر راضی هستم .
البته نه اینکه از آثارم راضی باشم ، هر اثری را که ایجاد می کنم به دنبال عیب و ایرادهایش هستم و می توان گفت خودم خیلی از کارهایم لذت نمی برم و بیشتر جستجو می کنم در کارهایم که بهتر شود و خود همین هم برای من راضی کننده است و اینها نشانه این است که ما به خود و زندگی و هستیمان باید همینطور نگاه کنیم و نگاهمان نگاهی کمال جو باشد .
* شما خود از مفاخر خوشنویسی هستید و همسرتان سرکار خانم خاتمی هم از اساتید
و بانوان خوشنویسی کشور هستند آیا از فرزندان شما هم کسی این رشته را ادامه داده است ؟
- من فقط یک فرزند دختر دارم که از کودکی با نگاه خوشنویسی بزرگ شده و چون علاقه اش به موسیقی بود ما او را آزاد گذاشتیم و به اقتضای سنش در موسیقی خوب رشد کرده و فکر کردیم در یک خانواده سه نفری دو نفر خوشنویسی حرفه ای کافی باشد
* آیا غیر از خوشنویسی شغل دیگری هم دارید ؟
- همه زندگی حرفه ای و هنری و شخصی و عمومی ما خوشنویسی است
* آیا خوشنویسی یک هنرمند را از لحاظ مادی تامین می کند ؟
- شاید به نسبت شغل های دیگر نه چون هنر در کشور ما به خصوص هنرهای اصیل در آمد زا نیستند و به نسبت درآمدهائی که از شغل های معمول و مرسوم می توان کسب کرد به هیچ وجه قابل مقایسه نیست .
به هرحال زندگی می گذرد ولی اگر کسی تخصصی دارد که در آمد زا هست به خوشنویسی به عنوان در آمد نگاه نکند
* چرا شیوه نوشتن شما طی سالیان متمادی دچار تغییراتی شده است ؟
- خب این طبیعت هنر است و به طور کلی طبیعت هستی در تغییر است و هستی یعنی تغییر و هیچ چیزی در طبیعت ثابت نیست تقریبا همه هنرمندان در همه اعصار کارشان در حال تغییر بوده و اصولا در تکامل ، هنرمند در حقیقت در جستجو است و این جستجو حقیقتا او را به تغییر می رساند ولی می توان گفت هنرمند اگر هشیار باشد مسیری را که طی می کند خیلی تغییرات نا بهنگام یا نا درست ندارد و این تغییرات به او کمک می کند که به سوی کمال پیش برود با توجه به اینکه به اعتقاد من هر 10 سال زندگی هر شخص یک دوره خاص است که همه آثار او از رفتار و گفتار و حتی وجو جسمی اش در تغییر است مثل اینکه یک کودک را در 10 سالگی در نظر بگیریم و ببینیم تا 20 سالگی چقدر تغییر می کند وجود ظاهری ، تفکر و پختگی و گفتار و اندیشه اش در حال تغییر است کار هنری هم تابع این جریان است و هنرمندی که در جستجو است هر چند سال می تواند تغییر محسوس کند و به اعتقاد من باید تغییر کند و آثار هنرمندان بزرگ را اگر نگاه کنیم همین تغییر را داشته اند به عنوان مثال میر عماد در طول دورانی که از ایشان خط دیده ایم به چند دوره می توان خوشنویسی او را تقسیم کرد یا به عنوان مثال میرزا غلامرضا هم همین مسیر را طی کرده اند مثلا اگر سی سال خوشنویسی او را در نظر بگیریم می توان کار وی را حد اقل به دو یا سه دوره کاملا متمایز تقسیم کرد و آثارشان را شناسایی کرد حتی درباره آنهایی که با اندیشه کارشان را ارائه می دهند هم می شود این تقسیم بندیها را کرد و دوره های مختلف زندگیشان را تشخیص داد و این طبیعی است و به اعتقاد من اگر این نباشد هنرمند دیگر هنرمند نیست و تا زمانی هنرمند است که این تغییر و طبیعتا رو به رشد بودن را بتواند حفظ کند
* نظر شما در رابطه با نقاشی خط یا نگاره خط یا خطاطی مدرن چیست ؟
- من به نوعی علاقمند بودم که عرصه های غیر متعارف را در خوشنویسی تجربه کنم شاید مثلا از پیش از کار حرفه ای در خوشنویسی بی علاقه نبودم که این تجربه ها را داشته باشم .
آثاری که به خصوص در 10 الی 20 سال اخیر ارائه کرده ام نشان دهنده این است .
از نظر اعتقادی اگر نگاه کنیم به خوشنویسی مدرن معتقدم هنر خوشنویسی هنر پایان ناپذیری است و علی رغم اینکه بعضی ها شناخت نا کافی از خوشنویسی دارند فکر می کنند خوشنویسی دوره اش سر آمده است به اعتقاد من با توجه به اینکه خوشنویسی هنری انتزاعی تر از هنرهای دیگر است . به دلیل اینکه حتی ممکن است ما زمینه موسیقی را در اصوات خوبی که در عالم وجود دارد مثل صدای پرندگان و یا انسان حس کنیم و یا نقاشی ، که هر چیزی که وجود دارد می تواند به صورت نقاشی در آید و یا هنر مجسمه سازی که هر چیزی که د رعالم وجود دارد می تواند الگوی یک مجسمه ساز قرار گیرد ولی خوشنویسی به صورت ظاهر از هیچ عنصری جز عنصر خیال و تجربه استفاده نکرده از این نظر فکر می کنم انتزاعی ترین هنر است و چگونه می تواند به پایان برسد
بنابر این هنر مدرن خوشنویسی آن نیازی هست که هنرمندان خوشنویس به تجربه های تازه و به روز دارند و من هم در این زمینه نه به خاطر اعتقاد بلکه به خاطر علاقه ام که به اعتقاد تبدیل شده معتقدم هنر می تواند تا ابد هنر آفرینی کند و شکل های تازه به وجود بیاورد من نمی خواهم بگویم که اشکال ناهنجاری هم که در خوشنویسی تولید می شود ایجاد نشود اینها ذوق آزمائی بعضیهاست که حتی ممکن است مدون هم باشند و یا خوشنویس و یا هنرمند هم باشند اینها تجربیاتی است که باید صورت بگیرد ولی هر کس خوشنویس تر و هنرمند تر باشد در این زمینه موفق تر هم هست و این چیزی است که نه تنها نباید جلویش را گرفت بلکه باید به درستی هم تشویقش کرد و بخشی از درستی اش هم این است که کسانی که به این عرصه علاقمندند حتما خوشنویسی یاد بگیرند و الا جایگاه والائی پیدا نخواهند کرد مگر اینکه به سمت نقاشی یا مجسمه سازی و یا هر چیز دیگری غیر از خوشنویسی هدایت شود مثلا به ادبیات شبیه است که شاعرانی که ادبیات کهن را خوب یاد گرفته باشند در شعر نو توفیق بیشتری دارند و شعرهایشان ماند گار تر می شود
هر هنری همینطور است نمی توان بدون اینکه از تجربیات گذشتگان و اصل فرهنگی که در طی صد ها و هزاران سال به وجود آمده و تثبیت شده کم بهره باشیم و هنر مدرنمان ماندنی بشود
به بخش دوم این مصاحبه توجه فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید