* استاد اینطور که من متوجه شده ام
در برنامه بزرگداشتی که در همدان برای بابا طاهر برگزار شده بود
و شما هم در آن اثارتان را ارائه داده بودید کدورتی برای شما پیش امده بود ،
ممکن است کمی درباره آن جریان و اتفاقات پیش آمده برای ما توضیح بفرمایید؟
ما همیشه برای اینکه یک ارتباط هنری و فرهنگر وجود داشته باشد در همه برنامه هائی که عزیزان در تهران و یا شهرستانهای مختلف خواسته اند شرکت کرده ایم و حتی آثار هم اگر خواسته اند ارائه داده ایم و همه اساتید سعی کرده اند این را به عنوان یک وظیفه فرهنگی انجام بدهند این بار هم این اتفاق افتاد ، تابلو هم خواستند و ما ارائه دادیم ، داوری هم انجام شد ، خدمت استاد امیر خانی و استاد سلحشور و استادان دیگر بودیم مشکلی که پیش آمد به طور کلی عرض کنم رفتاری بود که بعدا شد و می توان این را به صورت جزئی بعدا مطرح کرد و نمی خواهم در این برنامه وارد جزئیات بشوم ولی تابلوهای ما بعضی هایش مفقود و بعضی هایش صدمه دید و گفتند در یک تصادف اتفاقی بوده که یکی از خوشنویسان آنجا وقتی تابلوها را می آورده اتفاق افتاده خوب این هم به صورت اتفاق ممکن است که بیافتد منتها رفتاری که از طرف مسئولین این برنامه شد رفتار ناشایستی بود و این باعث کدورت شد و الا اتفاقات را نمی توان جلو گیری کرد مشکلی که برای جامعه ما پیدا شده این است که برخی از مسئولین به مسئولیت خود عمل نمی کنند یا نمی دانند یا نمی توانند و یا نمی خواهند عمل کنند و به خاطر اینکه اصولا قانون خوب رعایت نمی شود و کسانی که خلاف می کنند یا به وظیفه خود عمل نمی کنند خوب بازخواست نمی شوند این اتفاق افتاده و متاسفانه این به جامعه هنری ما هم سرایت کرده و هنوز بعضی از مردم ما از چراغ قرمز رد می شوند و با طلبکاری هم رد می شوند این ممکن است در جامعه پذیرفته شده باشد ولی یک بیماری است و بد تر از آن این اتفاق اگر در جامعه هنری و جامعه خوشنویسی به وجود بیاید و بعضی از چراغ قرمز عبور کنند و بد دهن کجی کنند یا طلبکاری داشته باشند این اتفاق نا درست است که هر گز بخشیدنی نیست می توان جزئیات این قضیه را هم مطرح نمود اما اصل ماجرا این است که در جامعه خوشنویسی هم چراغ قرمز ها ندیده گرفته می شود و از چراغ قرمز عبور می کنند با طلبکاری و وقتی چراغ قرمز را رد می کنند یا می گویند چراغ سبز بود و یا می گویند ما می توانیم رد شویم
و این خیلی دردناک است
* شما به عنوان یکی از بزرگان خوشنویسی ایران و به عنوان یک وظیفه آیا به آنها تذکر ندادید تا متوجه اشتباه خود بشوند که با اساتید و بزرگان دیگر چنین برخوردی تکرار نشود و مشکلاتی از این دست پیش نیاید و چنین برخوردهایی که با روحیات اساتید سازگار نیست به وجود نیاید ؟
- آن چیزی که با روحیات اساتید سازگار نیست در گیر شدن است ما یاد گرفتیم که با هم مهربان و مودب باشیم و آدابی را رعایت کنیم در گذشته یکسری آداب وجود داشته که همان خط قرمزها بوده که کسی از انها عبور نمی کرده امروز هم در دنیا خیلی از آداب وجود دارد که رعایت می شود از کسانی که ما هرگز ممکن است فکرش را هم نکنیم تا چند سال پیش در بازار کسانی که با هم معامله می کردند با حرف معامله می کردند اما الان چک می نویسند و اعتبار هم ندارد و این مشکلی است که در جامعه ما به وجود آمده بنا بر این این اتفاق یک بیماری است که به جان جامعه ما افتاده و ما نمی توانیم درگیر شویم ما مثلا باید می رفتیم دادگاه شکایت می کردیم ؟؟
این را شاید کسان دیگر بایستی پیگیری کنند و موضوع مهمتر از تابلوئی است که دزدیه یا مفقود شده است موضوع رفتار ما با هم است که یک مسئول اصلا پیگیری نمی کند یا می گوید به من مربوط نیست یا اینکه ما اصلا رسیدی از شما نداشتیم و اصلا این چیزها مطرح نبوده این است که مشکل ما و باید حل شود و من نمی خواهم با این جریان درگیر شوم
ما باید احساس کنیم که یک مشکلی وجود دارد و یک بیماری است که به جان ما افتاده و باید به دنبال درمانش باشیم و شما باید به عنوان کسانی که می شنوید و احساس می کنید که می توانید پیگیری کنید ، پیگیری کنید اما ما نمی توانیم درگیر شویم .
* استاد عزیز خیلی از این جریان ناراحت شدم و اگر می دانستم باعث نارارحتی شما می شود این سئوال را مطرح نمی کردم انشاء الله کسانی که این برخورد ناشایست را داشتند متوجه اشتباهشان بشوند و یا با عذر خواهی و یا جبران عملشان تکدر خاطر شما را از بین ببرند و بدانند که با هر کس باید به نسبت روحیه و شان و مقامش برخورد کنند
*اگر علاقمندان به شما در سراسر کشور بخواهند دیداری صمیمانه از نزدیک با شما داشته
باشند چکونه این امر مقدور است ؟
-البته ما این افتخار را داشته ایم در طول این سی سال به هر شکل ممکن در خدمت دوستان به خصوص دوستان شهرستانی باشیم من حقیقتا چون خیلی محرومیت کشیدهام در خوشنویسی و از کودکی در حقیقت از زمانی که قلم به دست گرفته ام تشنه این بودم که معلم خوشنویسی با قلم درشت داشته باشم و نداشتم تا زمانی که خدمت مرحوم استاد حسن میر خانی رسیدم خیلی محرومیت کشیدم و کاملا درک می کنم دوستانی را که در شهرستانهایی هستند که دسترسی ندارند و در طول این سی سال همه جوره سعی کردم که در خدمت دوستان باشم ، چیزی که به صورت برنامه ریزی شده باشد ، من شاید سال 66 – 67 که بار اول در شورای عالی انجمن عضو شدم پیشنهاد دادم که آن سفرهای شهرستانی بود که بعضی وقتها اتفاق افتاد ولی بیشتر اوقات به صورت خصوصی انجام میشد یعنی انجمن برنامه ریزی نمی کرد ، پیشنهاد من به استادان این بود کسانی که متقاضی دارند طبق یک برنامهای در طول سال به خصوص تابستانها در شهرستانها بگردند یا مثلا یک ماه را در نظر بگیرند برای 10 الی 20 شهرستان ، هر کس منطقه ای را برود و این قضیه ادامه داشته باشد به طوری که مثلا یک استاد در طول 10 سال تمام ایران را بازدید نماید و چند شهرستان برود و هنرجوها او را ببینند و درک کنند ولی این اتفاق به صورت برنامه ریزی شده نیافتاد و به صورتی که بعضی از شهرستانهائی که علاقمند بودند و توانائی این کار را داشتند به صورت دعوت خصوصی و به صورت جشنواره و مسابقه و نمایشگاه به شکلهای مختلف این کار را انجام دادند ولی تسرّی پیدا نکرد و خیلی از مناطق همچنان این محرومیت را دارند به همین صورت که عرض کردم ممکن است چند نفر جمع شوند و یک برنامه ای را اجرا کنند .
باور کنید ما بارها مسیرها و جاهائی را رفتیم که شاید بعضی از آنها خطر جانی به همراه داشته ولی ما رفتیم و همین مسیر همدان که رفتیم همان مسیری بودو که آن شخص که تابلوها را می آورده د رهمان تصادف کرده و از دنیا رفته است و با وجود خطر ناکی مسیر ما رفتیم و یا جاهای صعب العبور ،
از این بابت ما کوتاهی نداشتیم ولی باید یک خواستی وجود داشته باشد و یا یک برنامه ای ، اگر هم آنها نمی توانند این برنامه را اجرا کنند من هر ماه یک جلسه کلاس فوق ممتازم را دارم و شما خود دیده اید که خیلی وقتها شهرستانیهائی به عنوان میهمان به کلاس تشریف می آورند و هم از کلاس بهرمند می شوند و هم خودم در اختیارشان هستم به شیوه ای که ممکن است ، با هم صحبت می کنیم و حتی آثارشان را می بینم و اگر پیشنهاد دیگری هم باشد من کاملا استقبال می کنم .
* در رابطه با نقطه های بسیار زیبا و بسیار کامل که در بعضی از تابلو ها و کتب شما دیده می شود که با ظرافت خاصی و با ابعاد بزرگ و کوچک گذاشته شده و هیچ نقصی را نمی توان در آن دید به طوری که خود یک نقطه یک تابلو است و انسان از دیدن آن لذت می برد لطف کنید و در باره تکنیک نقطه گذاری برای ما توضیحاتی بفرمائید ؟
-همان طور که توضیح دادم از نگاه من خوشنویسی یک هنر عجیب است و افق هایش وسیع است و یک هنر پایان نا پذیر ، من با مطالعه ای که داشتم به شکلهای مختلف در خوشنویسی و به خصوص نستعلیق توجهم جلب شد به نقطه و چون با دقت خوشنویسی می کنم و مطالعه می کردم از سالیان دور که نقطه ها را اساتید چگونه گذاشته اند و جایش و زوایا و اندازه و نحوه گذاشتن به چه صورت است و این باعث شد که هم از لطاظ فنی و آموزشی به نقطه توجه کنم و هم همین باعث شد که به تدریج توجه کنم به اینکه خوشنویسی چه عرصه هایی برای ارائه دارد و احساس کردم که نقطه شاید نزد بسیاری از اساتید یک عنصر پیش پا افتاده باشد به همین خاطر حدود 10 الی 15 سال پیش یک برنامه کامل مخصوص نقطه در کلاس فوق ممتاز داشتیم و شاید فیلم و یادداشتهایش نزد دوستان باشد که در حدودی که کلاس ظرفیت داشت ما در باره نقط صحبت کردیم و زمینه ای شد که من یادداشتهایم را جمع کنم و در آن کلاس ارائه کنم و بعد بیشتر به آن توجه کنم که از چند سال پیش تقریبا مقدماتش فراهم شده که یک کتاب راجع به نقطه بنویسم بشکل های مختلف و هر چه من بیشتر کار کردم احساس کردم که جای کار بیشتری دارد و همین باعث شد که به تاخیر بیافتد .
نکته هایی در مورد نقطه وجود دارد که همه نا گفته است که از هیچ کس در مورد نقطه هیچ مطلبی ندیده و نشنیده ام و شاید صدها نکته در این زمینه من پیدا کردم و تدوین کردم و به خاطر اینکه این نکته ها دائم زیاد می شود هنوز نتوانستم همه اش را جمع کنم که به صورت یک کتاب آموزشی ارائه دهم اما از طرفی دیگر ایجاد فضاهای خوشنویسی با نقطه دنیای دیگری شد که من از حدود 17 یا 18 سال پیش در این زمینه کار کردم و دیدم که چقدر فضاهای انتزاعی و آبستره به قول امروزیها از همین یک عنصر پیش پا افتاده و نادیده گرفته شده خوشنویسی می تواند ارائه شود که بعضی هایش را در تابلوهای من مشاهده کرده اید
اینها نکته های اصلی در نقطه است که همه می تواند باز و تحلیل شود ، اجرای این کار سخت ترین قسمت آن است که چگونه یک نقطه 40 سانتیمتری اجرا شده ، این ابزاری است در دست ما مثل قلم که یک تکه چوب را به شکل قلم در آوردیم که بشود آنرا درون مرکب زد و یک نقطه گذاشت ، البته مقداری مهارت و تمرین می خواهد .
اصل موضوع این است که ما نقطه را بشناسیم و توانائیهایش را بدانیم و نحوه استفاده از آن را بدانیم که این یک دنیای وسیع است و اینکه ما بتوانیم از این عنصر جزئی یک زمینه برای ایجاد هزاران تابلو به وجود بیاوریم و زمینه ای باشد برای خلاقیت و گذشته از اینکه نقطه در خوشنویسی هم معنائی دارد و خیلی از لحاظ ذهنی و عرفانی و اعتقادی حرفها زده شده مثل اینکه راجه به نقطه بسم الله صحبت شده ، خود همین هم باعث شده که ما بهره ببریم از این قضیه و خیلی وقتها زمینه اعتقادی دارد
نقطه در خیلی از تابلوهای من به خصوص بسم الله ها زیاد بکار برده شده شاید مثلا آن چیزی که از من چاپ شده بیشتر در کتاب بسم الله یا گنج رحمت است که یک صدم کارهائی را که من راجع به نقطه کرده ام در کتاب بسم الله می توانید ببینید و یا بسیاری از این تابلوها خریداری شده و چاپ نشده و یا بسیاری از کارهائی را که از سالهای پیش کرده ام هنوز به معرض نمایش در نیامده اینها تجربیات شخصی من راجع به نقطه است و اجرایش را ممکن است زمانی در کلاس فوق ممتازم یاد آوری کنم و نشان بدهم .
* آیا برای گذاشتن نقطه های بزرگ قلم خاصی دارید و یا از وسیله دیگری استفاده می کنید ؟
- من بارها گفته ام که در خوشنویسی ابزار حرف اول را نمی زند بلکه هنرمند است که حرف اول را می زند هنرمند باید مناسبترین ابزار را تهیه کند مثل اینکه ما دنبال بهترین مرکب ، بهترین قلم و بهترین تراش هستیم و ما نمی توانیم با بدترین ابزار بهترین کار را انجام دهیم و باید با بهترین وسیله بهترین اثر را تولید کنیم مثل این است که به یک شاعر بگوئیم در بدترین حالاتت شعر عاشقانه و عارفانه بگو ، این درست نیست و بایست شرایط فراهم باشد و بهترین ابزار در اختیار هنرمند باشد تا بتواند اثرش را ایجاد کند .
و هر کس از هر وسیله ای می تواند استفاده کند اما کارش نشان می دهد که آیا موفق شده یا نه ممکن است ما بتوانیم فویل بری کنیم و داخلش را پر کنیم و بگوئیم این خط من است ولی کارشناس می فهمد که این خط کمی ناخالصی درونش است مثل اینکه می گویند شما پارچه یا جورابی نزنید روی قلم و بنویسید چه اشکالی دارد اگر بشود نوشت و حس خط را منتقل کرد ؟
آن چیزی که ما می گوئیم از جوراب استفاده نکنید بهتر است برای این است که خیلی نوشته را یکدست می کند و سایه و روشن خط را از بین می برد همین کافیست برای اینکه حد کار کمی پائین بیاید بنابر این اگر شما بتوانید از ابزاری استفاده کنید که حس را منتقل کند و شما را در نوشتن راحت کند چه بهتر و به همین خاطر دیگر ابزارها شخصی می شود اگر برای نوشتن خطوط سنتی کاغذ آهار و مهره و قلم نی دزفولی و مشابه آن و مرکب سنتی خوب لازم است این چیزی است که آن وسایل حکم می کرده و از قدیم هم تجربه شده اما اگر برای تولید اثری که سابقه تاریخی نداشته وسیله جدیدی لازم است باید آن را ساخت اگر مثلا از چوب خرما یا چوب روسی یا لاستیک یا نمد یا چوب بالسا یا هر چیز دیگر باید استفاده کرد استفاده کنید اینها وسایلی هستند که ما در اختیار خودمان می گذاریم تا بهترین اثر را تولید کنیم .
* در تابلوی بسم الله که در بالای سر شما قرار گرفته از چه وسیله ای برای نقطه گذاری استفاده شده است ؟
-من در نقطه ها تا ابعاد هائی که می توان از چوب استفاده کرد از چوب های ماکت سازی بالسا استفاده می کنم که کشش خوبی دارد و مرکب را خوب میگیره و نگه می داره و کشش تقریبا راضی کننده ای دارد .
* در پایان اگر پیام و یا مطلب خاصی به مناسبت سال جدید ( 89 ) برای علاقمندان به هنر
در سراسر گیتی دارید بفرمائید :
اگر فرصت باشد خیلی حرف دارم برای علاقمندان به هنر خوشنویسی ولی در چند جمله خلاصه می کنم :
اولا سال نو را به ایرانیان و علاقمندان به فرهنگ و هنر خوشنویسی تبریک عرض می کنم امیدوارم که سال خوب و توام با شادکامی ، سلامتی و موفقیت برای همه باشد .
ثانیا اگر قرار باشد صحبتی در این زمینه بکنم خیلی مختصر ، فکر می کنم که آداب و رسومی که ما ایرانیان داریم یا همه ملل با فرهنگ و ملتهای با تمدن آداب و رسومی را که ایجاد کرده اند برای هدفی بوده و در حقیقت آن هدف ارتقای فرهنگ و پایداری آن بوده در طول جلو و بالارفتن .
آن اتفاقاتی که در طبیعت می افتد و در نوروز که شاید یکی از مهمترین کشفیات فرهنگی و علمی باشد ایرانیان کرده اند که عیدشان را درست در اول فروردین قرار داده اند که تجدید بنای طبیعت است به شکلی و علی رغم اینکه ممکن است تکراری باشد ولی ما نفس هم که می کشیم تکرار می کنیم و در آن زندگی هست و اشکال ندارد مثل نیایش و نماز می ماند که تکرارش می تواند کمک کند .
واقعا نوروز به ما یاد می دهد که ما هم روز نوئی را در خودمان ایجاد کنیم روز نو برای ما ایرانیان در دوره جدید فکر فرهنگی تر و فکر ماندنی تر است شرایط طوری شده که ما مجبوریم به لحظه فکر کنیم ولی در حقیقت همان لحظه را هم ممکن است بدست نیاوریم و فرهنگ کهن ما بشدت نیازمند توجه است .و مشغله هائی که هر روز بیشتر می شود ما را از حقیقت فرهنگمان دور می کند امیدوارم که نوروز بتواند به فرهنگ ما کمک کند که ریشه ماست . و امیدواریم که این ریشه خشک نشود و تداوم داشته باشد که عمیق تر و پر بارتر به ما بر بدهد و به آن بیشتر برسیم و فکر کنیم و همت کنیم که فرهنگمان را برای امروز و فردا تقویت کنیم و خودمان را با دید یک انسان فرهنگی نگاه کنیم و برای سال جدید وقت بیشتر ، فکر بیشتر و انرژی بیشتر برای تقویت تمدن و فرهنگی که به آن وابسته هستیم بگذاریم و در این راه انشاء الله که همه توفیق داشته باشیم
خیلی ممنون و تشکر و سپاس بی نهایت از شما استاد عزیز و از خداوند متعال عمر با عزت برای شما خواستاریم که سالیان سال برای این مملکت و هنرجویانی امثال ما بدرخشید و خدا به ما هم توفیق دهد که بتوانیم از شما اساتید بزرگوار و از هنر و منش و روحیه لطیفتان بهرمند شویم .
سایت آثار هنرمندان ایران
لطفا با نظرات خود ما را یاری فرمائید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید