تصویر سنگ مزار چند تن از خوانین بختیاری در آرامستان تخت فولاد اصفهان قطعه ی میر فندرسکی، تکیه بختیاری ها
.....
.....
به گزارش سایت آثار هنرمندان ایران " عزیزی هنر "، تکیه ی بختیاریها در آرامستان قدیمی و تاریخی اصفهان "تخت فولاد" واقع شده است.
بخش عمده ای از فضای تکیه میرفندرسکی در مجموعه ی بزرگ آرامستان تخت فولاد اصفهان به آرامگاه خوانین بختیاری اختصاص دارد (از جمله این آرامگاه ها، آرامگاه خاندان سردار اسعد بختیاری است)؛ این بخش به نام تکیه بختیاری ها شهرت دارد.
تصویر سنگ مزار چند تن از این بزرگان و مشاهیر این کشور اسلامی تقدیم عزیزان و همراهان این سایت می گردد
امیر الامراء حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
اسفندیار خان " سردار اسعد اول " فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
حاج علی قلی خان "سردار اسعد دوم " فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
جعفر قلی خان : سردار اسعد سوم " فرزند حاج علی قلی خان سردار اسعد بختیاری
محمد خان اسعد سالار اعظم فرزند حاج علی قلی خان سردار اسعد بختیاری
.......
عکاس تصاویر سنگ های مزار : علیرضا عزیزی " azizihonar@gmail.com "
.......
جهت مشاهده تصاویر زیر با کیفیت بالا روی آنها کلیک نمایید
.....
.......
حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
حسینقلیخان ایلخانی (۱۲۰۰ - ۱۲۶۱ خورشیدی) از سران ایل بختیاری بود که بهعنوان مقتدرترین ایلخان بختیاری شناخته میشود.[۱] وی پدر علیقلی خان سردار اسعد و نجفقلیخان صمصامالسلطنه (رئیسالوزرای ایران در دورهٔ قاجار) است.[۲]
دوران کودکی و جوانی
حسینقلی خان ایلخانی، فرزند جعفرقلی خان دورکی و بیبی شاهپسند (دختر علی صالح آلجمالی[۳]) در سال ۱۲۰۰ ه. ش در منطقه جونقان زاده شد.[۴] پدرش جعفرقلی خان، یکی از دو خان قدرتمند زمان خود بود، که در سال ۱۲۱۶ هنگامی که حسینقلی خان، شانزده ساله بود، در جنگ منار، توسط افراد جعفرقلیخان بهداروند، به قتل رسید.[۵]
لذا او و برادرانش امامقلی خان حاجی ایلخانی و رضاقلی خان ایل بیگی، تحت سرپرستی عمویشان کلبعلی خان دورکی در دشتهای جونقان بزرگ شدند. اما مدت زمان زیادی نگذشت، که میان آنها و عمویشان، بر سر تقسیم قدرت، اختلاف ایجاد شد و عمویشان کشته و دشتی با نام کلبعلی کشته نام گذاری شد.
جنگ با کلبعلی خان دورکی
در پی اختلافات بوجود آمده، میان آنها انشعاب پیش آمد و حسینقلی خان بهمراه یاران و خانواده از عمویش جدا شد...
در طول سالهای بعد چندین جنگ خونین میان حسینقلی خان به همراه برادرانش، با کلبعلی خان که از حمایت دامادش علیداد خدرسرخ که یکی از پهلوانان نامی زمان خود بحساب میآمد، برخوردار بود، بوجود آمد.[۶]
در جنگهای نخست، پیروزی از آن کلبعلی خان بود که در آنزمان، با جعفرقلی خان بهداروند (پسر اسدخان بختیاروند) که از خانهای قدرتمند آن دوران بود، متحد گشت. ولی در نهایت، این حسینقلی خان جوان بود، که بر رقیبان چیره گشت.
نایب الحکومه
حسینقلی خان، با سیاست و دوراندیشی، خود را به معتمدالدوله ارمنی، حاکم اصفهان نزدیک نمود و توانست در سال ۱۲۲۵ در سن ۲۴ سالگی، حکومت منطقه بختیاری را به اسم یکی از عموهای پیرش به نام مهدی قلی خان دورکی بگیرد. ولی خود، عملاً اداره امور بختیاری را بر عهده گرفت و نایب الحکومه بختیاری گشت.[۷]
دستگیری محمدتقیخان بختیاری
حسینقلیخان، در جایگاه نایب الحکومه بختیاری، از حکومت مرکزی برای سرکوبی رقیبان خود، بهره جست و پلههای ترقی و موفقیت را طی نمود. مدتی بعد، به دولت وقت در دستگیری محمد تقی خان بختیاری کمک نمود. پس از کنار زدن خان قدرتمند طایفه کیان ارثی، توانست طوایف چهارلنگ را، تحت انقیاد خود درآورد.[۸]
سپس بر آن شد که طایفه بابادی را با خود همراه سازد. با برچسب دزدی و یاغیگری، حکم بازداشت خان بابادی را از حکومت مرکزی گرفت. سپس با دستگیری موسی خان بابادی و تحویل او به دولت قاجار، که به گردن زدن وی انجامید، بر طایفه بابادی استیلا پیدا نمود.[۹]
ناظم بختیاری
سرکوبی شورشیان و مخالفان دولت مرکزی، ایجاد امنیت و ثبات در منطقه بختیاری، شرکت در جنگ ایران و انگلیس؛ به حمایت از دولت قاجار در سال ۱۲۳۵ و اقدامات و خدمات دیگر وی، باعث ترقی جایگاه و افزایش محبوبیتش نزد دولت قاجار گردید. لذا در مهر ماه ۱۲۳۹ از طرف دولت؛ لقب ناظم بختیاری گرفت.[۱۰]
ایلخانی بختیاری
حسینقلی خان، در طول سالهای بعد، عملأ ایلخانی بختیاری بود، ولی تحت عنوان ناظم بختیاری فعالیت مینمود... سپس در دی ماه ۱۲۴۶ فرمان ایلخانی بختیاری، از جانب ناصر الدین شاه قاجار، برای وی صادر گردید.[۱۱]
حسینقلی خان، از آن پس به مدت ۱۵ سال، در اوج نفوذ و اقتدار بود، تا اینکه در سال ۱۲۶۱، از طرف ظل السلطان (یکی از پسران ناصرالدین شاه)، حاکم اصفهان و ایالات جنوبی ایران، به اصفهان احضار گردید.[۱۲]
قتل و دلایل آن
دلیل مدت طولانی حکومت و نفوذ و ثروت حسینقلی خان در مناطق غربی و جنوبی کشور، ناصرالدین شاه را نگران کرد، بنابراین حاجی میرزا عبدالغفارخان ملقب به نجمالدوله را بهظاهر برای برآورد هزینه ساخت آب بند اهواز، اما در واقع برای گردآوری اطلاع درباره میزان و قدرت نیروهای حسینقلی خان به منطقة بختیاری فرستاد. نجمالدوله در گزارش خود به شاه درباره میزان قدرت ایلخانی در جنوب اشاره کرد.[۱۳]
گزارش نجمالدوله، گزارشهای قبلی را که فرهاد میرزا معتمدالدوله؛ حاکم فارس، برای شاه تهیه کرده بود، تأیید میکرد. بنابراین ناصرالدین شاه به کشتن ایلخانی برانگیخته شد و به پسرش ظلالسلطان حاکم اصفهان دستور داد، که او را به قتل رساند.
سرانجام در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۲۶۱ ظل السلطان، ایلخانی را به اصفهان فراخواند و حسینقلی خان، در مراسم بازدید از سربازان شرکت کرد و در پایان مراسم؛ اظهار داشت:
یکصد سوار بختیاری، برابر یک هزار از چنین نیرویی هستند... !
این گفته، به ظلالسلطان انگیزه بیشتری برای اجرای نقشه اش داد. او پس از پایان مراسم، ایلخانی و دو پسرش اسفندیار خان و علیقلی خان را برای گفتگو به دارالحکومه برد. پس از جداکردن او از پسرانش و زندانی کردن آنان، دستور قتل ایلخانی را داد، که توسط یک قهوه آمیخته به زهر کشنده، وی را مسوم کرده، سپس او را زندانی نمود که حسینقلی خان پس از ۲ روز درگذشت.[۱۴]
فرزندان
حسینقلی خان در طول زندگیش ۱۰ همسر اختیار کرد واز همسرانش صاحب ۱۸ فرزند شد که ۱۲ دختر و ۶ پسر که نامهای پسران وی بترتیب عبارتند از:
۱. اسفندیار خان ۲. نجفقلی خان صمصامالسلطنه ۳. علیقلی خان سردار اسعد ۴. خسرو خان سردار ظفر ۵. یوسف خان امیر مجاهد ۶. امیرقلی خان
یکی از دختران حسینقلی خان، بنام بی بی مریم بود، که بخاطر شهامتش در بختیاری بسیار محبوب میباشد. به حدی که به سردار مریم بختیاری ملقب گشت.
حسینقلی خان علاوه بر بیرحمی و شجاعت، که لازمه زندگی و شرایط ایلخانی بود، طبعی حساس و لطیف داشت و به سبب شعرهایش به گویش بختیاری معروف بود.
منبع متن بالا : https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%82%D9%84%DB%8C_%D8%AE%D8%A7%D9%86
.......
تصویر بالا سنگ مزار امیر الامراء حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
.......
اسفندیار خان " سردار اسعد اول " فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
اسفندیار خان، پسر ارشد حسینقلیخان ایلخانی معروف به سردار اسعد اول، در سال ۱۲۲۳ ه.ش از بیبی خانم و در چهارمحال و بختیاری متولد شد.[۱] وی بین سالهای ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۲ شمسی، ایلخانی بختیاری بود.[۲] او پدربزرگ ثریا اسفندیاری، ملکه سابق ایران در زمان پهلوی دوم، می باشد.
قتل پدر و زندانی شدن
در سال ۱۲۹۹ حسینقلیخان ایلخانی و دو پسرش اسفندیار خان و علیقلی خان به اصفهان احضار شدند. در آنجا مسعود میرزا ظل السلطان حسینقلی خان را مسموم کرده و هر دو فرزندش را زندانی کرد.[۳] پس از یک سال در نتیجۀ وساطت میرزا علی اصغرخان امین السلطان، علیقلی خان آزاد شد و به بختیاری بازگشت. ولی اسفندیار خان، همچنان در حبس در اصفهان باقی ماند.
لقب سردار اسعد
در ۱۲۷۵ با ضعف حکومت ظل السلطان و عزل وی بعنوان حاکم اصفهان، اسفندیار خان نیز از زندان آزاد و به درخواست امین السلطان، به همراه علیقلی خان رهسپار تهران شد. سپس در تهران از جانب ناصرالدین شاه، لقب سردار اسعد به اسفندیار خان داده شد و به علیقلی خان نیز به درجه سرتیپ سوار بختیاری رسید. پس از آن امامقلی خان حاجی ایلخانی از ایلخانی بختیاری برکنار شد و اسفندیار خان بعنوان ایلخانی رهسپار بختیاری شد و علیقلی خان بعنوان فرمانده سواران بختیاری، به سمت فرمانده محافظان شاه قاجار منصوب گشت.
فرزندان :
اسفندیار خان، پانزده فرزند داشت، که ۱۰ پسر و ۵ دختر را شامل میشوند.
اسامی پسران اسفندیار خان سردار اسعد، عبارتند از :
محمدجواد خان سردار اقبال، حبیب اللّه خان، عبدالکریم خان سالار ارفع، سلطان مراد خان منتظم، خلیل خان (پدر ثریا اسفندیاری ملکه ایران در زمان پهلوی دوم)، ناصرقلی خان منتظم الملک، حیدرقلی خان اعتضاد السلطان، اسماعیل خان، هرمز خان، پرویز خان
اسفندیار خان، در سال ۱۲۸۲ شمسی و در سن ۶۱ سالگی چشم از جهان فرو بست.
منبع : https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1_%D8%AE%D8%A7%D9%86
.....
.....
.....
.....
.....
.....
تصویر بالا: سنگ مزار اسفندیار خان " سردار اسعد اول " فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
.........
حاج علی قلی خان "سردار اسعد دوم " فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
علیقلیخان بختیاری (زاده ۱۲۳۶ - درگذشته ۱ آبان ۱۲۹۶) معروف به سردار اسعد بختیاری، از رؤسای ایل بختیاری و از سیاستمداران دوره قاجار بود، که در جریان انقلاب مشروطه در ایران، به صف مشروطهخواهان پیوست و وی با فتح تهران، به استبداد محمدعلی شاه قاجار پایان داد. علیقلیخان پسر سوم حسینقلی خان ایلخانی بود، که پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی به فرمان محمدعلیشاه، به پشتیبانی از برادرش نجفقلیخان صمصامالسلطنه و پسرعموی خود، ابراهیمخان ضرغامالسلطنه، در اعتراض به این عمل برخاست و پس از فتح اصفهان به دست سواران بختیاری، از راه عراق، خود را به بختیاری رسانید و شخصاً فرماندهی سواران بختیاری را، در فتح تهران و احیای مشروطیت، عهدهدار شد. وی در برههای از تاریخ ایران، در منصب وزیر جنگ و دورهای نیز عهدهدار وزارت داخله بود. از دیگر وقایع مهم در زمان حیات سیاسی علیقلیخان، اکتشاف نفت در مناطق جنوب و جنوبغربی فلات ایران، توسط کنسرسیوم دارسی، در استان خوزستان و چاه شماره یک مسجدسلیمان بود. علیقلیخان سردار اسعد سرانجام در روز سهشنبه ۱ آبان ۱۲۹۶ در تهران درگذشت و از طرف دولت با تشریفات رسمی و احترام نظامی در حالیکه پیکر وی روی توپ حمل میشد، تشییع گردید. ابتدا قرار بود در صحن کاخش در جونقان تدفین گردد، اما بنا به دلایل سیاسی پیکر وی به اصفهان منتقل گردید و در مقبره خانوادگی در تخت فولاد، به خاک سپرده شد. از نکات قابلتوجه زندگانی سردار اسعد بختیاری فعالیت سیاسی در دوران سلطنت چهار شاه از سلسله قاجار میباشد. دادگاه دیوان عالی جنایی، در ۳۰ بهمن ۱۳۲۲ پزشک احمدی را قاتل عمدی فرخی یزدی و سردار اسعد شناخت و به اعدام محکوم نمود.
منبع متن بالا : http://www.iranview.com/post/16110
.....
تصویر بالا: سنگ مزار حاج علی قلی خان "سردار اسعد " فرزند حسینقلی خان ایلخانی بختیاری
.....
جعفرقلی خان بختیاری سردار اسعد سوم " فرزند حاج علی قلی خان سردار اسعد بختیاری
جعفرقلی خان بختیاری (زاده ۱۲۵۹ - درگذشته ۱۳۱۳) معروف به سردار بهادر، از رؤسای ایل بختیاری و از فاتحان تهران در جریان انقلاب مشروطه در ایران بود. وی پسر ارشد علیقلی خان سردار اسعد است.
جعفرقلیخان در آخرین سالهای پادشاهی احمدشاه قاجار وزیر پست و تلگراف بود. در دوره پهلوی نیز وی وزیر پست و تلگراف و دو دوره وزیر جنگ بود.
فتح تهران
جعفرقلی خان در سال ۱۳۲۳ ه. ق ملقب به سردار بهادر شد.[۱] پس از فتح اصفهان به وسیله ضرغام السلطنه؛[۲][۳][۴] عموی جعفرقلی خان، ۷۰۰ سوار بختیاری بسمت تهران روانه شدند. جعفرقلی خان، از جمله کسانی بود، که در حمله نیروهای بختیاری به سمت تهران در سال ۱۳۲۷ ه. ق، ریاست اردوی چهارم بختیاری را به عهده داشت.[۵] فرماندهی کل سواران بختیاری نیز، برعهده علی قلی خان سردار اسعد، پدر جعفرقلی خان بود.
هیئت مدیره مشروطه
پس از پیروزی مشروطه خواهان و پناه بردن محمدعلیشاه، به سفارت روس و به قدرت رسیدن احمدشاه، جمعی از سران مشروطه مجلس عالی را تشکیل دادند تا وضعیت کشور را مشخص سازند.
پس از چندی، این مجلس منحل شد و اداره امور انقلاب مشروطه به هیئت مدیره مشروطه اعطا شد؛ که نام حسن تقیزاده، حسینخان نواب، محمدولی خان تنکابنی، جعفرقلیخان بختیاری، وثوقالدوله و حکیمالملک در میان هیئت مدیره به چشم می خورد. وظایف این هیئت، اداره حکومت و کشور تا برگزاری انتخابات بود.
از جمله کارهایی که این هیئت مدیره انجام داد، دستور محاکمه و قتل شیخ شهید فضلالله نوری، مفاخرالملک و میرزا اسماعیلخان آجودان باشی بود.[۶]
جنگ با ارشدالدوله و سالارالدوله
در ماههای نخست پس از فتح تهران و پیروزی مشروطه خواهان، محمدعلی میرزا با پشتیبانی مالی دولت روسیه، وارد ایران شده و بوسیله دو سپاه عظیم که یکی تحت ریاست ارشدالدوله و سپاه دیگر که تعداد نیروهای بیشتری داشت، به فرماندهی برادر محمدعلی میرزا، یعنی سالارالدوله از سمت دیگر، با چند هفته اختلاف زمان، به آرامی بسمت پایتخت هجوم آورده بودند. جعفرقلی خان، به همراه یپرم خان ارمنی، سردار ظفر بختیاری (عموی جعفرقلی خان)، نصیر خان سردار جنگ و یوسف خان امیر مجاهد (عموی دیگر وی) ابتدا به جنگ با ارشدالدوله در ورامین رفته و او را شکست دادند.
سپس همراه تعداد زیادتری از سواران بختیاری، قزاق و مجاهد به جنگ خونین با سالارالدوله در اطراف بروجرد رفته و درحالی که تعداد آنها نصف تعداد نیروهای سالارالدوله و محمدعلی میرزا بود، توانستند سپاه آنها را نیز شکست دهند.[۷]
پس از عزل محمدعلیشاه و به سلطنت رسیدن فرزندش احمدشاه، در اردبیل و مناطق شمال غربی کشور، شورشی از ناحیه شاهسونها به وجود آمد.[۸] به همین جهت، یپرمخان ارمنی بهمراه ۴۰۰ سوار قزاق و مجاهد، برای سرکوبی شورشیان به مناطق شرقی آذربایجان فرستاده شدند. آنها پس از چندین ماه تعقیب و گریز، توانستند شورشیان را سرکوب نموده و سران آنها را برای محاکمه، با خود به تهران بردند.[۹]
در سال ۱۳۲۷ سلطان احمدشاه به سلطنت نشسته در این موقع ایلات خلخال، اردبیل، قراچهداغ و زنجان قیام کردند. یپرمخان ارمنی برای تنبیه آنها دویست مجاهد، دویست قزاق و توپخانه حرکت کردیم. پس از نه ماه جنگ تمام روسای اشرار دستگیر و قرآنی که مهر کرده بودند بر علیه مشروطیت به دست آوردم. تمام امضاءکنندهها را حبس، به تهران آوردم. آن قرآن اکنون در خانه من جونقان است. یکصد و بیست نفر از روسا را حبس کردیم. نصف مهم را تهران و نصف دیگر را اردبیل حبس کردیم.[۱۰]
حکومت کرمان و خراسان
جعفرقلیخان پس از سرکوبی شورشیان اردبیل و اهر، در سال ۱۳۳۸ ه. ق به حکومت کرمان برگزیده شد. وی به مدت سه سال عهدهدار حکومت در استان کرمان شد.[۱۱] او در سال ۱۳۴۱ ه. ق از پست خود؛ بعنوان حاکم کرمان استعفاء داد.
جعفرقلی خان، در کتاب خاطراتش، علت خروج خود از کرمان را این طور شرح دادهاست:
خیال دارم انشاءالله آخر بهار استعفاء داده، حرکت کنم. اولأ حقوق ایالت یک هزار و دویست تومان شدهاست در ماه. در صورتیکه مخارج من کمتر از ماهی چهار هزار تومان نیست. باید مبلغی ضرر کنم. دخل خارج هم ندارم، به این جهت مجبور از استعفاء خواهم شد. قرض زیادی هم دارم، که نمیتوانم برای خدمت دولت از جیبم ضرر کنم...[۱۲]
وی در سال ۱۳۰۱ ه. ش به تهران آمد و تیمورتاش به جای وی حاکم کرمان شد.
رضاخان که در آن موقع وزیر جنگ بود، برای این که وی دوباره به حکومت ایالتی برسد، بسیار کوشش کرد و از دولت وقت خواست تا وی را به استانداری خراسان بگذارند؛ ولی حکم وی کمی تأخیر داشت. وی در اینباره نوشتهاست:
... امروز در ایران کار برای سه قسمت از مردم ممکن است: اول توسط خارجه که روس و انگلیس باشد. دویُم پول بدهد. سیُم داخل در دستهبندی باشد. بنده هیچکدام از این سه نیستم... از این جهت کار من هنوز به تعویق افتادهاست![۱۳]
به هر صورت وی در سال ۱۳۰۲ ه. ش برابر با ۱۳۴۱ ه. ق برای حکومت خراسان انتخاب شد.[۶]
جعفرقلی خان برای استعفاء از استانداری خراسان، به رضاخان پهلوی امیر جنگ، تلگراف زد و از وی درخواست استعفاء نمود. در آن زمان رضاخان به واسطه رأی مجلس، به نخستوزیری برگزیده شده بود. رضاخان به وی دستور استعفاء داده، او نیز استعفاء نمود.[۱۴]
وی پس از ورود به تهران به نمایندگی از طرف ایل بختیاری، نماینده مجلس شد و به مجلس راه یافت.[۱۵] در آن دوران در مجلس بین نمایندگان طرفدار رضاخان و سید حسن مدرس که ریاست اقلیت مجلس را به عهده داشت، درگیریهای فراوانی به وجود آمد.
وزارت پست و تلگراف
رضاخان پس از رسیدن به نخستوزیری، تمامی وزراء نخستوزیر قبل را تعویض نمود و اعضای جدیدی را به عنوان وزیر معرفی کرد، که از آن جمله سردار اسعد سوم بود، که به وزارت پست و تلگراف منصوب شد.[۱۶]
در دوران نخستوزیری رضاخان، وی طرحی به مجلس داد، که کلیه القاب نظامیها لغو شود؛ به همین جهت، نام جعفرقلی خان سردار اسعد بختیاری، به عنوان جعفرقلی اسعد بختیاری، در شناسنامهاش ثبت گردید... ![۱۷]
یکی از اعمالی که جعفرقلی خان در دوران وزارت خود نمود، خلع سلاح کامل بختیاریها بود، که وی به حکم رضاخان، مسئول این کار شد و تلگرافی به تمام خوانین مقیم تهران فرستاد؛ عموم خوانین نیز مجبور به پذیرش حکم شدند.[۱۸] ولی در بختیاری، این موضوع با مخالفت شدیدی از جانب عشایر مواجه شده که در عمل هیچگاه به اجرا در نیامد.
پایان قاجاریه و تأسیس پهلوی
در آن دوران کشور عملأ در دست نخست وزیر وقت؛ رضاخان قرار داشت. رضاخان برای فشار بیشتر به شاه قاجار برای استعفاء از پادشاهی ایران، به جعفرقلی خان دستور داد که بهمراه سردار معظم از تهران خارج شود. این اقدامات رضاخان مؤثر واقع شد و احمدشاه قاجار در سال ۱۳۰۴ ه. ش مجبور به استعفاء گردید. سردار اسعد سوم پس از به قدرت رسیدن پهلویها نیز در کابینه محمدعلی فروغی معروف به ذکاءالملک دوم به عنوان وزیر پست و تلگراف حضور داشت.[۱۹]
جعفرقلی خان و رضاخان
پس از کنار رفتن کابینه ذکاءالملک و روی کار آمدن مستوفیالممالک، جعفرقلیخان، دیگر در کابینه جایی نداشت؛ ولی رضاخان او را از اطرافیان بسیار نزدیک خود گردانید و در بیشتر سفرها همراه وی بود. به گفته مخبر السلطنه، سردار بهادر، تیمورتاش و تدین از «سینه زنان پای علم جمهوریت و تغییر سلطنت» بودند.[۲۰][۲۱]
وزارت جنگ
پس از استعفای مستوفیالممالک از نخستوزیری، مخبرالسلطنه در سال ۱۳۰۶ ه. ش به عنوان نخستوزیر مسئول تعیین کابینه شد؛ وی سردار اسعد را به عنوان وزیرجنگ معرفی نمود و به این ترتیب پس از حدود یک سال دوری از دولت، جعفرقلی خان به وزارت بازگشت.
در همین سال حزب جدیدی بنام ایران نو در کشور به وجود آمد، که ریاست آن به عهده شخص رضاشاه پهلوی بود. جعفرقلی خان نیز مانند بسیاری از وزرا و نمایندگان مجلس، به این حزب پیوست. این حزب در کمتر از شش ماه منحل شد. وی در این دوره از وزارت خود، به جهت بیماری همسر خود؛ عزتالسلطنه به آلمان سفر نمود و پس از حدود دو ماه به ایران بازگشت. جعفرقلی سردار اسعد در کابینه فروغی نیز به عنوان وزیر جنگ حضور داشت.[۲۲]
عاقبت سردار اسعد سوم
در سال ۱۳۱۲ ه. ش سردار اسعد به عنوان وزیر جنگ محمدعلی فروغی به همراه رضاشاه به شهر بابل رفت و در آنجا به اتهام توطئه علیه شاه دستگیر و به تهران آورده و راهی زندان قصر شد! پس از چند ماه که در تهران زندانی بود، در زندان موقت تهران، مسموم شده و به قتل رسید.[۲۳] در آن زمان سن وی ۵۵ سال بود.
همزمان با دستگیری وی، تلگرافی از طرف ادیب السلطنه سمیعی رئیس دربار، بنا به دستور رضاشاه از مازندران به اداره کل نظمیه تهران، مخابره شد، که به این شرح بود:
ریاست اداره کل تشکیلات نظمیه حسبالامر مطاع مبارک ملوکانه ارواحنا فداه ابلاغ مینماید. چون بواسطه کشف سندی که شرکت جعفرقلی خان اسعد را با تیمورتاش در قضیه نفت میرساند و خودتان اطلاع دارید، مشارالیه تحت توقیف آمده و اشخاص مفصله ذیل را فورأ توقیف نمائید: سردار اقبال، سردار فاتح، امان قلی خان ممسنی، سرتیپ خان بیوراحمدی، شکرالله بیوراحمدی و پسران سردار ظفر بختیاری و کلیه بختیاریهایی که در قضیه شرکت داشتهاند. اسعد را فردا تحتالحفظ به وسیله نظمیه به مرکز میآورند. هر جا مقتضی است، او را حبس نمائید تا ترتیب محاکمه داده شود. رئیس دفتر مخصوص حسین[۲۴]
در ارتباط با بازداشت جعفرقلی خان، مخبرالسلطنه هدایت در کتاب خاطرات و خطرات خود، مینویسد:
کار سردار اسعد، به محاکمه نکشید. گفته شد که محرمانه اسلحه به بختیاری وارد کردهاست. بعدها در ملاقات از شاه شنیدم: بلی! میخواهند محمدحسن میرزا را بیاورند... شهوت رانی که از این بیشتر نمی شود! بیش از این چیزی نفرمودند و معلوم بود که صحبت از اسعد است. من از سردار اسعد جز صمیمیت نسبت به پهلوی ندیدم و در نسبتی که به او دادند، تردید دارم. فرمایش شاه را، تا درجه سیاست می دانم...[۲۵]
بازداشت سردار اسعد سوم، چهار ماه و نیم طول کشید و روز نهم فروردین ۱۳۱۳ و در سن ۵۴ سالگی، به دستور رضاشاه به طرز فجیعی به قتل رسید.[۲۰] روز پسین، جسدش را تحویل خانواده او دادند.[۲۶]
دادگاه دیوان عالی جنایی، در ۳۰ بهمن ۱۳۲۲ پزشک احمدی را قاتل عمدی سردار اسعد شناخت و به اعدام محکوم نمود.[۲۷]
منبع : https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C
.....
تصویر بالا سنگ مزار جعفرقلی خان بختیاری "سردار اسعد سوم "فرزند حاج علی قلی خان سردار اسعد بختیاری
.....
تصویر و رزومه ای از این سردار بزرگ متاسفانه پیدا نکردیم تا برای شما قرار دهیم
تصویر بالا سنگ مزار محمد خان اسعد سالار اعظم فرزند حاج علی قلی خان سردار اسعد بختیاری
.....
عکاس تصاویر سنگ های مزار : علیرضا عزیزی " azizihonar@gmail.com "
اگر کیفیت تصاویر سنگ مزار از کیفیت بالایی برخوردار نمی باشد، دلیلش کمبود وقت، غروب آفتاب و رفتن نور بوده و اینکه این تکیه دارای برق و نور نمی باشد، لذا تصاویر در نور خیلی کم و تاریکی ثبت گردیده است .
امیدوارم توفیقی مجدد دست دهد تا بتوانیم تصاویر بهتر و با کیفیت بسیار بالاتر را ثبت کرده و تقدیم عزیزان همراه کنیم
ارادتمندتان علیرضا عزیزی 13 / 1 / 1396
.....
لطفا با نظرات ارزشمند خود ما را یاری فرمایید
شما نیز می توانید جهت مشاهده مطالبی که مخصوص اعضای ویژه این سایت است به عضویت رسمی این سایت در آمده و از این پست و دیگر پستها و تصاویر محدود شده دیدن فرمایید